این هفته، به مناسبت سالروز رحلت بانوی بزرگ اسلام، حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها)، مقاله خود را به بازگو کردن گوشههایی از فضائل و زیباییهای زندگی این بانوی نمونه اختصاص میدهیم. شخصیتی که تاریخ اسلام همانند او را کمتر به خود دیده است.
حضرت زینب (سلاماللهعلیها)، با شجاعت و استقامت بینظیر خود در برابر سختیهای واقعه کربلا، به الگویی جاودان برای تمامی انسانها تبدیل شد. ایشان در تمام مراحل زندگی، چه در مقام دختر امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) و چه در نقش خواهر، مادر و رهبر قافله اسیران کربلا، جلوههایی از ایمان، تقوا، علم و ایثار را به نمایش گذاشتند.
با مرور فرازهایی از القاب این بانوی گرانقدر، به ابعاد مختلف شخصیت ایشان، از جمله دانش عمیق، فصاحت در سخنوری، شکیبایی در برابر مصائب و ایستادگی در برابر ظلم، خواهیم پرداخت؛ ویژگیهایی که او را به عنوان یک الگوی کامل برای انسانهای جویای حقیقت معرفی میکند.
ولادت
از امام باقر (علیهالسلام) نقل شده است که: «امام علی (علیهالسلام) پنج ماه پس از هجرت و در ماه رجب با حضرت زهرا (علیهاالسلام) ازدواج کردند. ثمره این پیوند مبارک، امام حسن، امام حسین، محسن، امکلثوم و زینب کبری (علیهمالسلام) بودند».
بر اساس آنچه حسن محمد قاسم، نویسنده مصری، در کتاب السیدة زینب نقل کرده است، حضرت زینب (علیهاالسلام) در پنجم جمادیالاولی سال ششم هجری، دو سال پس از تولد برادرش امام حسین (علیهالسلام)، در مدینه منوره دیده به جهان گشود. [1]
برخی دیگر از علمای معاصر[2]، سال تولد ایشان را هفتم هجری دانستهاند و معتقدند که این ولادت پس از وفات خالهاش زینب رخ داده است؛ بانویی که حضرت زهرا (علیهاالسلام) بر پیکرش نماز خواندند[3]. حضرت زینب (علیهاالسلام) کمتر از پنج سال داشت که جد بزرگوارش، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، از دنیا رفت. اندکی بعد، در فاصله ۷۵ یا ۹۵ روز، مادر گرامیاش حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را نیز از دست داد.
دوران حیات پدر و برادران
حضرت زینب (سلاماللهعلیها) در دوران حیات پدر بزرگوارش، امیرالمؤمنین (علیهالسّلام)، به عقد پسر عموی خود، عبدالله بن جعفر، درآمد. ثمره این ازدواج، پنج فرزند به نامهای علی، عون، عباس، محمد و امکلثوم بود.
حضرت زینب (سلاماللهعلیها) شاهد حکومت کوتاه پدر گرامیاش و همچنین برادر بزرگوارش، امام حسن مجتبی (علیهالسّلام)، بود و در نهایت، با شهادت آن بزرگواران، مصیبتهای بزرگی را تجربه کرد.
هنگامی که امام حسین (علیهالسّلام) در بیستوهشتم رجب یا به نقلی سوم شعبان سال ۶۰ هجری از مدینه به قصد مکه حرکت کرد، حضرت زینب (سلاماللهعلیها) همراه با فرزندان، خویشاوندان و دیگر اعضای خاندان، ایشان را همراهی کرد. این سفر طولانی از مدینه به مکه، سپس به کربلا، و پس از واقعه عاشورا از کربلا به کوفه، شام و بازگشت به مدینه، صحنههای تلخ و مصیبتهای بیشماری برای ایشان به همراه داشت.
حضرت زینب (سلاماللهعلیها) در ظهر عاشورا شاهد دلخراشترین صحنهها و مصیبتهای جانکاه بود. سختیها و حوادث کوفه و شام چنان بر ایشان اثر گذاشت که موهایش سفید و قامتش خمیده شد. با این وجود، هرگز از بیان حقایق و افشای مظلومیت شهدای کربلا باز نایستاد. خطبههای آتشین و کوبنده ایشان در کوفه و شام از بارزترین جلوههای شجاعت و بصیرت او به شمار میرود.
القاب و ویژگی های منحصر بفرد
- وارث کمالات اهل بیت علیهم السلام
حضرت زینب (سلاماللهعلیها) در وقار و شخصیت به جدّهاش حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) شباهت داشت، در حیا و عفت همچون مادرش حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) بود، رسایی و شیوایی بیان را از پدرش حضرت علی (علیهالسّلام) به ارث برده بود، در حلم و بردباری مانند برادرش امام حسن (علیهالسّلام) و در شجاعت و قوت قلب همچون برادرش امام حسین (علیهالسّلام) بود.
- محدثه
حضرت زینب (سلاماللهعلیها) از محدثان و راویان برجسته حدیث به شمار میآید. ایشان در دوران کودکی، در سنین ۵ یا ۶ سالگی، خطبه فدک مادرش حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را با تمام مضامین بلند و عمیق آن شنید و بعدها این خطبه را برای دیگران نقل کرد. عبدالله بن عباس، شاگرد برجسته امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) و مفسر بزرگ قرآن کریم، این خطبه را از حضرت زینب (سلاماللهعلیها) روایت کرده و از ایشان با عنوان «عقیلتنا» به معنای «بانوی دانای ما» یاد کرده است.
- صحابی نیک اندیش
ابن اثیر جزری موصلی، نویسنده کتاب اسد الغابة، حضرت زینب (علیهاالسلام) را از «صحابیات» شمرده و درباره ایشان گفته است: «كانت امرأة عاقلة لبيبة جزلة»؛ به این معنا که «بانویی عاقل، خردمند و نیکاندیش بود.»
- ولیة الله
لقب «ولیةالله» که برای آن حضرت به کار میرود، اشاره به مقام ولایت تکوینی ایشان دارد. این مقام بدان معناست که حضرت زینب (سلاماللهعلیها) دارای توانایی ویژهای در سرپرستی و مدیریت امور است؛ او در برابر حوادث، مشکلات و مصائب شکیبایی فوقالعادهای دارد، بر نفس خویش مسلط بوده و به بهترین نحو امور را اداره میکند.
علاوه بر این، واژه «ولی» به معنای «فانی در حق» نیز به زیبایی بر شخصیت این بانوی مجلله صدق میکند.
حضرت زینب (سلاماللهعلیها) بر اثر عبادت و بندگی خالصانه، به مقام والای ولایت تکوینی دست یافته بود. روایت شده است که پیش از ایراد خطبهاش در کوفه در حالی که اسیر، تشنه، گرسنه و بی خواب بود، تنها با اشارهای، نفسها را در سینه حبس کرد و حتی صدای زنگها نیز قطع شد.
بشیر بن خزیم اسدی روایت میکند: «وَ نَظَرْتُ الَی زَیْنَبَ بِنْتِ عَلِیٍّ یَوْمَئِذٍ وَ لَمْ ارَ خَفِرَةً وَ اللهِ انْطَقَ مِنْها کَانَّها تَفَرَّعُ مِنْ لِسانِ امیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ ابِی طالِبٍ (علیهالسّلام)»، «در روز ورود قافله به کوفه، حضرت زینب (سلاماللهعلیها) را دیدم. به خدا سوگند، هیچ بانویی که سراپای وجودش مظهر شرم و حیا باشد، به قدرت و توانایی سخنوری او ندیده بودم. گویا در سخنرانی، از زبان پدرش، امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام)، سخن میگفت».
او ادامه میدهد: « « وَ قَدْ اوْمَاتْ الَی النّاسِ انِ اسْکُتوا، فَارْتَدَّتِ اْلانْفاسُ وَ سَکَنَتِ اْلاجْراسُ»، « زینب (سلاماللهعلیها) با اشارهای به مردم، آنان را به سکوت فراخواند. جمعیتی که برخی در حال ضجه و گریه بودند و برخی دیگر سر و صدا میکردند، به یکباره ساکت شدند. نفسها در سینهها حبس شد و حتی صدای زنگوله حیوانات نیز به گوش نمیرسید. فضایی سراسر سکوت و احترام ایجاد شد، گویی زمان ایستاده بود».
بشیر اضافه میکند: «در میان جمعیت، پیرمردی را دیدم که در کنارم نشسته بود. او از شدت گریه، محاسنش غرق در اشک شده بود و اینگونه زمزمه میکرد، پدر و مادرم فدای شما باد! پیرمردان شما بهترین پیرمردها، جوانانتان برترین جوانان و زنانتان نیکوترین زنان هستند. نسل شما بهترین نسلی است که هرگز خوار نمیگردد و شکست نمیپذیرد.”»
- صدیقه صغری
نویسنده کتاب مستدرک سفینة البحار در وصف این بانوی بزرگ چنین مینویسد:
«زینب، بانوی برجسته بنیهاشم، در تمامی صفات ستوده سرآمد بود و تنها مادرش، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، بر او برتری داشت. اگر بگوییم او “صدیقه صغری” است، بیشک حق گفتهایم. او در پوشیدگی و حجاب چنان بود که هیچ مردی در زمان حیات پدر و برادرانش او را ندید، مگر در واقعه کربلا. صبر، ایمان، تقوا و فصاحت او بینظیر بود و در بلاغت گویی از زبان امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) سخن میگفت.»
- نائبة الحسین
شیخ صدوق روایت کرده است که حضرت زینب (سلاماللهعلیها)، به دلیل علم و دانش فراوانی که داشتند، از سوی امام حسین (علیهالسّلام) نیابت خاص دریافت کرده بودند. ایشان مرجع مردم در مسائل شرعی، از جمله احکام حلال و حرام، بودند و به پرسشهای آنان پاسخ میدادند.
در یکی از موارد، روایت شده است که روزی امام حسن و امام حسین (علیهماالسّلام) درباره برخی از سخنان پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با یکدیگر گفتگو می کردند. در همین زمان، حضرت زینب (سلاماللهعلیها) وارد شدند و با شرکت در گفتگو، مسئله مورد بحث را با تمام جوانب و تفاصیل توضیح دادند. تبیین دقیق و علمی ایشان چنان بود که امام حسن (علیهالسّلام) پس از شنیدن سخنان خواهرشان، با تحسین و شگفتی فرمودنند: «اِنَّكِ حَقًّا مِنْ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَمِنْ مَعْدِنِ الرِّسَالَةِ…؛ به راستی که تو از درخت نبوت و معدن رسالت هستی».
و سرانجام حضرت زینب (سلاماللهعلیها) در سال ۶۲ هجری و در سن ۵۷ سالگی، چشم از جهان فروبست و به پدر و مادر، برادران و فرزندان شهیدش پیوست.
و سلام خداوند بر او، روزی که بدنیا آمد و آنگاه که از دنیا رفت و زمانی که به اذن خدا زنده بر می خیزد.
سید هاشم موسوی
[1] . حسن محمد قاسم مصرى، «السيدۀ زينب»، ص 20.
[2] . شيخ محمد هادى يوسفى غروى
[3] . شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۳، ص۳۳۳.