مقدمه
با فرا رسیدن هفته تعطیلات ایستر، بسیاری از خانوادهها فرصت بیشتری برای گردهمایی و مشارکت در برنامههای فرهنگی، مذهبی و اجتماعی پیدا میکنند. در این میان، حضور پررنگ جوانان و نوجوانان در این مجامع، زمینهای ارزشمند برای توجه بیشتر به جایگاه، نیازها و دغدغههای آنان فراهم میسازد.
جوانان سرمایههای بیبدیل جامعهاند؛ پرانرژی، جستوجوگر و خلاق. آنها آیندهسازانی هستند که نگاه دقیق و همراهی مسئولانه با آنان، میتواند مسیر توسعه و تعالی جامعه را هموارتر کند. اما این نسل، همانقدر که پرتوان است، با پرسشها، دغدغهها و انتظارات خاص خود نیز روبروست. از امید به آینده و نقشآفرینی گرفته تا نیاز به دیده شدن، شنیده شدن و فرصت برای شکوفایی استعدادها.
بیتوجهی به نیازها و انتظارات آنان، نه تنها موجب سرخوردگی این قشر پویا میشود، بلکه آینده جامعه را نیز با چالشهایی جدی مواجه میسازد.
به همین خاطر، چند هفته پیش را فرصتی مغتنم دانستیم تا نگاه و توجه خود را بیش از پیش به جوانان معطوف کنیم و موضوع مقاله این هفته ها را به بررسی «سیمای مطلوب جوانان در اسلام» اختصاص دهیم.
جوانی از نگاه قرآن کریم
در دیدگاه قرآن کریم، زندگی انسان در سه مرحله اساسی ترسیم شده است: دوران ضعف و ناتوانی کودکی، دوره توانمندی و اقتدار جوانی، و نهایتاً بازگشت به مرحله ضعف و پیری. بر پایه همین تقسیمبندی، قرآن با واژگان و تعابیر گوناگونی به دوران جوانی اشاره میکند که به برخی از آنها در زیر اشاره می شود.
1. دوران قوت بین دو ضعف
«اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَيْبَةً؛ خدا همان کسی است که شما را آفرید در حالی که ضعیف بودید، سپس بعد از این ضعف و ناتوانی قدرت بخشید و باز بعد از قوت، ضعف و پیری قرار داد». (سوره روم 30، آیه 45)
2. دوران رسیدن به رشد و کمال
«هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا؛ اوست خدایی که شما را از خاک بیافرید و سپس از قطره آب نطفه و آنگاه از خون بسته علقه، سپس شما را از رحم مادر طفلی بیرون آورد تا آنکه به سن رشد و کمال برسید و باز پیری سالخورده میشوید». (سوره غافر 40، 67)
خلقت انسان از خاک، در آیات قرآن ممکن است به یکی از دو معنا اشاره داشته باشد: نخست، آفرینش حضرت آدم علیه السلام به عنوان نخستین انسان و پدر همه انسانها؛ و دوم، اشاره به منشأ خاکی همه انسانها، چرا که مواد غذاییای که بدن انسان و حتی نطفه او را شکل میدهد، از عناصر حیوانی و گیاهیِ برخاسته از خاک تشکیل شده است.
اصطلاح بلوغ اشد نیز در قرآن به مرحلهای از زندگی انسان اشاره دارد که در آن، تواناییهای جسمی و عقلانی به نقطه اوج و کمال خود نزدیک میشوند و طبیعتاً مقصود از آن، دوران جوانی است.
مطابق این آیه دوران جوانی نه تنها بخشی از سیر طبیعی زندگی انسان است، بلکه هدف و نقطه اوج مراحل پیشین نیز محسوب میشود چرا که با عبارت «ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ»؛ یعنی «تا به مرحله قوت و پختگی خود برسید» به آن اشاره کرده است.
3. دوران رسیدن به بلوغ و آمادگی برای ازدواج
«وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ؛ و هنگامی که کودکان شما به مرز بلوغ رسیدند، باید [برای ورود به خلوت خانه شخصی شما] اجازه بگیرند، همان گونه که کسانی که پیش از آنان [به مرز بلوغ رسیده بودند] اجازه می گرفتند.» (سوره نور24، 59)
از نگاه قرآن کریم، آغاز دگرگونیهای جسمانی در دوران بلوغ، مرز ورود انسان به مرحله بزرگسالی و خروج از دنیای کودکی است. از این زمان به بعد، فرزندان دیگر کودک محسوب نمیشوند و لازم است همچون بزرگترها، با آداب و رفتار شایستهتری تربیت شوند. در این مسیر، والدین نخستین کسانی هستند که باید به این تحول مهم توجه ویژه داشته باشند و بستر رشد صحیح اخلاقی و رفتاری فرزندان خود را فراهم کنند.
در قرآن، واژه حُلم به معنای «عقل» آمده که بهصورت کنایه به مرحله بلوغ اشاره دارد؛ زیرا معمولاً بلوغ با نوعی جهش در تفکر و رشد عقلانی همراه است. برخی نیز حلم را به معنای «رؤیا دیدن» دانستهاند، و از آنجا که نوجوانان در دوران بلوغ، خوابهایی میبینند که به پدیده احتلام منجر میشود، این واژه بهعنوان نشانهای از بلوغ جسمی و جنسی نیز به کار رفته است. در روایتی، امام صادق (علیهالسّلام) در پاسخ به این پرسش، که تصرفات یتیم کی موثر است؟ فرمودند: «حتی یبلغ اشده، قال و ما اشده؟ قال الاحتلام؛ زمانی که به شدت و نیرومندی برسد، گفت: شدت او چیست؟ فرمود: جنب شدن».
در روایات اسلامی هم، دوره جوانی معمولاً به دورهای از زندگی انسان گفته میشود که بین بلوغ تا حدود چهل سالگی را دربر میگیرد. ابی بصیر از امام صادق علیهالسّلام نقل میکند: «اذ بلغ العبد ثلاثا و ثلاثین سنة فقد بلغ اشده و اذا بلغ اربعین سنة فقد بلغ منتهاه فاذا ظعن فی احدی و اربعین فهو فی نقصان؛ هرگاه، بنده ای به سی وسه سالگی رسید، به شدت و نیرومندی خود دست یافته است و هرگاه به چهل سالگی قدم گذاشت، نهایت دوره قدرتش را تجربه میکند، زمانی که به منزل چهل و یک سالگی بار انداخت، او به نقصان میگذارد.»
انتظار اسلام از جوانان
اسلام با در نظر گرفتن استعداد و توان قابل توجه جوانان، سعی می کند با راهنمائی وی در سه مقوله ى اخلاق، عقاید و احکام، و بیان وظایف خاص وی در هریک از این مقوله ها، دنیا و آخرت وی را به شکلی ترسیم نمایدکند که منطبق با فلسفه خلقت و در مسیر رسیدن به سعادت ابدی وی باشد.
قرآن کریم با طرح الگوهایی از جوانان شایسته، همانند اصحاب کهف و برخی از پیامبران جوان و یادآوری برخی از داستان ها و نکات اخلاقی و تربیتی، سیمای جوان شایسته و مورد انتظار خود را ترسیم می کند.
در این جا به برخی از مهم ترین انتظاراتی که اسلام از جوانان دارد اشاره مى کنیم.
1. ایمان و تقوای الهی
اسلام انتظار دارد که جوان در اوج توان و قدرت بدنی و روحی، به یاد خدا باشد و راه تقوا را در پیش گیرد. در همین زمینه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حدیث بسیار نابی دارد. ایشان می فرمایند: « يُعْجِبُ رَبُّكَ مِنْ شَابٍّ لَيْسَتْ لَهُ صَبْوَةٌ ؛ خداوند به جوانی که دچار لغزش و انحراف نشود، میبالد». بحار الأنوار، ج ۷۸. و باز در حدیث دیگری چنین فرمایند: «سبعه یظلهم الله یوم لا ظل إلا ظله… وشاب نشأ فی عبادة الله ؛ هفت گروه در روز قیامت زیر سایهی رحمت خدا هستند، یکی از آنها: جوانی که در عبادت و بندگی خدا رشد یافته است».
2. تحصیل علم و دانش
قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام اهمیت خاصى براى تحصیل علم به ویژه برای جوانان قائل بوده اند تا جایى که پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله و سلم تحصیل دانش را بر هر مسلمانى واجب دانسته و دانشجویان را مجاهد فى سبیل الله خطاب مى کنند و مى فرمایند: «هر کس در طریق تحصیل علم از دنیا برود، شهید مرده است».
همچنین تعلیم را یکى از اهداف پیامبران بر مى شمارد و هیچ وقت عالمان و دانشمندان را با جاهلان مساوى نمى داند. «قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ؛ آیا کسانى که مى دانند با کسانى که نمى دانند برابرند؟». (سوره زمر 39 آیه 9)
قرآن تحصیل علم و دانش را پایه و مقدمه ى تربیت و تزکیه می داند: «رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ؛ پروردگارا! در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیز، که آیات تو را بر آنان بخواند، و آنان را کتاب و حکمت بیاموزد، و [از آلودگی های ظاهری و باطنی] پاکشان کند».
حضرت امام صادق علیه السلام در همین زمینه سخن بسیار عجیبی دارند و مى فرمایند: « َلستُ اُحِبُّ أن أرى الشّابَّ مِنكُم إلّا غاديا في حالَينِ : إمّا عالِما أو مُتَعَلِّما ، فإن لَم يَفعَلْ فَرَّطَ ، فإن فَرَّطَ ضَيَّعَ ، وإنْ ضَيَّعَ أثِمَ ، وإن أثِمَ سَكَنَ النارَ والذي بَعَثَ مُحمّدا بِالحَقِّ؛ دوست ندارم جوان شما را جز در دو حال ببينم: دانشمند يا دانش آموز ؛ زيرا اگر چنين نباشد كوتاهى كرده و چون كوتاهى كند، ضايع گشته و چون ضايع گردد، گنهكار باشد و چون گنهكار باشد، سوگند به آن كه محمّد را بحقّ برانگيخت، در آتش جاى گيرد». در کنار توصیه به جوانان برای تحصیل علم، به والدین و نیز رهبران جامعه اسلامی هم تأکید می کند که از آموزش جوانان غافل نشوند و به آنان چنین دستور می دهد: «علیکم بالأحداث، فإنهم أسرع إلی کل خیر؛ به سراغ جوانان بروید، زیرا آنها زودتر بهسوی خیر و نیکی گرایش پیدا میکنند».
3. غافل نشدن از امر ازدواج
ازدواج یکى از محبوب ترین چیزها نزد خداوند و از سنت هاى پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله سلم است که با آن مى توان نصف دین خود را تضمین کرد. جوان براى رشد خود نیازمند به آرامش روحى و فکرى است و این آرامش مى تواند در سایه ى ازدواج مهیا شود. قرآن کریم از این امر مهم غافل نبوده و با اشکال مختلف امر به ازدواج مى کند و مى فرماید: « وَأَنكِحُوا الْأَيَامَىٰ مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛ مردان و زنان بى همسر را همسر دهید و هم چنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را، اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خود بى نیاز مى سازد و خدا بسیار عطا کننده و داناست.»( سوره نور 24، آیه 32)
پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله و سلم جوانان مجرد را مذمت مى کنند و مى فرمایند: «شرارکم عزائبکم؛ بدترین شما مجردان اند». خداوند صریحاً مسئله ى مالى خانواده ها را تضمین نموده است و جوانان نباید به خاطر فقر از ازدواج سر باز زنند. امام صادق علیه السلام مى فرمایند: « الرزق مع النساء و العیال؛ روزى همراه همسر و فرزند است».
4. اقامه معروف و مقاومت در برابر آلودگی ها
یکی از مهمترین وظایف جوانان در نگاه اسلام، مخصوصاً در دوران فتنهها و آلودگیهای فکری، اخلاقی و فرهنگی، اقامه معروف و زنده نگه داشتن ارزش ها و همچنین مقاومت در برابر آلودگی ها است.
اسلام از جوانان میخواهد که فقط ناظر خوبیها نباشند، بلکه برپا دارندۀ معروف و ارزشهای الهی در جامعه باشند؛ یعنی عامل، فعال و تأثیرگذار. قرآن کریم در همین زمینه چنین میفرماید: « الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ؛ و خداوند یاری می کند کسانی را که اگر آنان را در زمین قدرت و تمکّن دهیم، نماز را برپا می دارند، و زکات می پردازند، و مردم را به کارهای پسندیده وا می دارند و از کارهای زشت بازمی دارند». سوره حج 22، آیه ۴۱
قرآن می گوید یک جوان مؤمن و شایسته باید در هر جائی، پرچمدار ارزشها بوده و در مقابل ظلم یا ناهنجاری ها بی تفاوت نبوده بلکه واکنش اخلاقی و حکیمانه نشان دهد. او باید در اقامه معروف بکوشد و مردم را از منکرات و زشتیها نهی و به خوبیها دعوت کند و در برابر سختیها و مشکلات صبور باشد. در این زمینه نیز جناب لقمان از توصیه به فرزند جوانش غافل نیست و می گوید: « يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنكَرِ وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ؛ پسرم نماز را به پا دار و امر به معروف و نهی از منکر کن و در برابر مصایبی که به تو میرسد شکیبا باش که این از کارهای مهم است». ( سوره لقمان 31، آیه 17)
مهمترین آلودگیهایی که اسلام از جوان میخواهد مقابلشان بی تفاوت نباشد عبارتند از:
• آلودگی ها فکری: شبههها، تردید در دین، تبلیغ باطل،
• اخلاقی: روابط ناسالم، بیعفتی، خودنمایی
• فرهنگی: تقلید کورکورانه از فرهنگ بیگانه
• اجتماعی: بیعدالتی، فساد، ظلم، نفاق
• معنوی: غفلت از خدا، دنیاپرستی، تنبلی دینی
ادامه این بحث در شماره بعدی خواهد آمد.
سید هاشم موسوی