محلی برای عبـــادت و هدایت

English

Homeپیام روزگفتار هفتهمجاهدات علمی امام رضا علیه ‌السلام یا عاشورای فکری مرو

مجاهدات علمی امام رضا علیه ‌السلام یا عاشورای فکری مرو

سید هاشم موسوی

مقدمه

مقاله این هفته را به مناسبت میلاد با سعادت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام هشتمین امام والا مقام شیعیان اثنی عشری، به بررسی نقش این امام بزرگوار در دفاع از آموزه‌های اصیل اسلامی و حفظ جامعه از تهاجم فرهنگی ناشی از ترجمه آثار و افکار بیگانگان اختصاص می دهیم.

گستره تمدن و بحران اندیشه در دوران عباسی

در زمان خلافت عباسیان، گستره حکومت اسلامی به اوج وسعت خود رسید؛ به‌گونه‌ای که برخی مورخان فرانسوی اذعان کرده‌اند که در هیچ دوره‌ای از تاریخ، حکومتی به این گستردگی در جهان وجود نداشته است، و تنها حکومت اسکندر مقدونی را می‌توان با آن مقایسه کرد. در این دوره، وسعت سرزمین‌های اسلامی ـ حتی بدون در نظر گرفتن اسپانیا ـ با کل قاره اروپا برابری می‌کرد. طبیعی است که چنین گستره‌ای، فرهنگ‌های متنوعی با خود به همراه داشته باشد؛ فرهنگی که به‌تدریج به درون جامعه اسلامی نفوذ می‌کرد و خطر درهم‌آمیختگی آن با آموزه‌ها و ارزش‌های اصیل اسلامی وجود داشت.

این دوره به ویژه بعد از روی کار آمدن هارون و مأمون عباسی، معاصر امام رضا علیه السلام، به دوره ای حساس و پر تحول از تاریخ اسلام تبدیل شد. در این دوره جهان اسلام با چالشی اساسی روبه‌رو بود که از آن می‌توان به عنوان «تهاجم فرهنگی» یاد کرد. این تهاجم عمدتاً از طریق ترجمه آثار فلسفی، علمی، و مذهبی از زبان‌های یونانی، سریانی، و دیگر زبان‌ها به عربی انجام می‌شد. این ترجمه‌ها در دوران خلافت مأمون عباسی به اوج خود رسید، به‌ویژه در «بیت‌الحکمه»[1]، جایی که کتاب‌های متعددی از اندیشمندان غیرمسلمان ترجمه می‌شد و در دسترس مسلمانان قرار می‌گرفت.

ترجمه آثار و اندیشه‌های فلسفی یونانی، به‌ویژه اندیشه‌های ارسطو و افلاطون، در کنار متون پزشکی، نجومی، و ریاضی، تأثیرات عمده‌ای بر نحوه تفکر مسلمانان داشت. یکی از مهم‌ترین آثاری که در این دوره به‌ویژه از یونانی به عربی ترجمه شد، «منطق» ارسطو بود. این پدیده به گسترش عقل‌گرایی و فلسفه یونانی دامن زد و برخی را به سمت مذهب اعتزال سوق داد. اعتزال به این باور معتقد بود که تنها عقل انسان می‌تواند حقیقت را کشف کند و به همین دلیل به وحی و ایمان دینی بی‌اعتنایی می‌شد.

و از آن‌جا که در آن دوران، در دربار عباسیان هیئت علمی نیرومند و کارآمدی وجود نداشت که به بررسی، نقد و پالایش دقیق آثار علمی بیگانگان بپردازد، این آثار ـ که اغلب آمیخته با اندیشه‌های فلسفی، عقل‌گرایانه صرف و حتی انحرافی بودند ـ بدون بررسی وارد فضای فکری جامعه اسلامی می‌شدند. چنین وضعیتی می‌توانست با آمیختن این افکار با آموزه‌های اصیل اسلامی، زمینه‌ساز تضعیف بنیان‌های اعتقادی و دینی مسلمانان گردد.

از بیت‌الحکمه تا محراب ایمان؛ مواجهه علمی امام رضا علیه‌السلام در برابر انحراف فکری

در چنین شرایطی، امام رضا علیه‌السلام با درک عمیق از خطرات این نفوذ بی‌ضابطه، به مقابله علمی و فکری با این جریان پرداختند و با ایستادگی، روشنگری و فداکاری، مانعی در برابر این آمیختگی ناصواب ایجاد کردند و نقش بزرگی در حفظ هویت اسلامی و گسترش فرهنگ ناب اسلام ایفا نمودند.

ایشان با درک عمیق از نیازهای علمی و فرهنگی جامعه اسلامی و آگاهی از تهدیدات فکری و فرهنگی بیگانگان، تلاش فراگیری برای مقابله با تهاجم فرهنگی و حفظ اصول اسلام آغاز کردند و از طرق مختلف از جمله برگزاری مناظرات علمی، پاسخگویی به شبهات و تقویت عقلانیت اسلامی و ایجاد رابطه‌ای منطقی و متعادل بین عقل و ایمان و ارائه تفسیر درست از معارف اسلامی، سدی محکم در برابر انحرافات فکری ایجاد کرده و از تحریف مفاهیم اصیل اسلام جلوگیری نمودند.

نقش روشنگرانه و بیدارگر امام در این عرصه، ضامن حفظ هویت اعتقادی جامعه اسلامی در یکی از بحرانی‌ترین مقاطع تاریخ اسلام بود.

نقش مناظرات امام رضا علیه السلام در دفاع از حقانیت اسلامی

یکی از بزرگترین رویدادهای فرهنگی دوران امام رضا علیه السلام و مهم‌ترین اقدامات آن حضرت در راستای معرفی حقیقت تشیع، برگزاری مناظرات علمی و دینی بود. مأمون عباسی در این دوران، مجالس علمی متعددی برگزار می‌کرد که در آن مناظرات میان امام و علما و اندیشمندان دیگر ادیان صورت می‌گرفت.

میدان رقابت علمی که از سوی مأمون طراحی شده بود، فرصت مناسبی بود تا امام علیه السلام خیلی هوشمندانه اندیشه شیعی را به خوبی، نه تنها در جمع علما بلکه در میان مردم نیز منعکس کند و بتواند حقانیت تشیع و اسلام را به بهترین نحو اثبات نماید.

شمار مناظرات امام رضا علیه السلام با اهل کتاب و نمایندگان مسیحیان، یهودیان، مانویان، زرتشتیان، صابئین و فرق اسلامی بسیار است. امام نه تنها در مناظره های رسمی شرکت می کرد، بلکه خانه ایشان نیز جایگاهی برای پرسش و پاسخ مردم بود.

حتی در دوران اقامت امام رضا علیه‌السلام در مدینه، مناظره یکی از روش‌های اصلی ایشان در دفاع از اصول دین و باورهای مذهبی به‌شمار می‌رفت. نمونه بارز این رویکرد، مواجهه با بحران فرقه واقفیه است که امام علیه السلام با بهره‌گیری از مناظرات عقلانی و مستدل، به‌خوبی آن را مدیریت و حل‌ نمودند. واقفیه گروهی از شیعیان بودند که پس از شهادت امام موسی کاظم علیه‌السلام، به دلایل گوناگون از جمله طمع در اموال و انحرافات فکری، در امامت امام رضا علیه‌السلام تشکیک کرده و مدعی شدند که امام کاظم علیه السلام زنده و قائم است. این بحران، سبب تردید و سردرگمی در میان برخی شیعیان شد و انسجام جامعه امامیه را تهدید می‌کرد.

امام رضا علیه‌السلام برای مقابله با این انحراف، شیوه‌ای علمی، حکیمانه و مستدل را برگزید و از ابزار مناظره و گفت‌وگوی عقلانی بهره گرفت. ایشان با گفتگوهای روشمند با سران واقفیه و حتی برخی از افراد ساده‌دلِ تحت تأثیر آنان، دلایل عقلی و نقلی روشنی برای اثبات امامت خویش ارائه فرمودند. این مناظرات، نه تنها موجب آشکار شدن ضعف استدلال‌های واقفیه شد، بلکه بر مشروعیت امامت امام رضا علیه‌السلام در چشم پیروان ایشان نیز صحه گذاشت و به تدریج زمینه بازگشت بسیاری از شیعیانِ مردد را فراهم کرد[2].

این رویکرد گفت‌وگو‌محور امام، نشان‌دهنده پایبندی ایشان به منطق و کرامت انسانی در مواجهه با انحرافات فکری است، و الگوی مهمی برای نحوه تعامل عالمان دینی با جریان‌های مشوش یا انحرافی در طول تاریخ به شمار می‌آید.

بسیاری از این مناظرات بعدها توسط پیروان امام رضا علیه السلام جمع‌آوری شده و تحت عنوان «مجالس الرضا علیه السلام» در کتب تاریخی به چاپ رسید.

شواهدی بر رغبت امام رضا علیه‌السلام برای شرکت در مناظرات

هرچند ظاهر ماجرا چنین نشان می‌دهد که حضور امام رضا علیه‌السلام در جلسات مناظره به‌دستور مأمون و در چارچوب طرح سیاسی او صورت می‌گرفت، اما شواهد تاریخی گویای آن است که امام، نه‌تنها با اکراه وارد این عرصه نشدند، بلکه با میل و رغبت از فرصت مناظره بهره گرفتند. این رویکرد برخاسته از باور عمیق امام به نقش علم، گفت‌وگو و استدلال در هدایت انسان‌ها بود.

نخست آنکه اسلام، دین دانش و عقلانیت است و مناظره و احتجاج از همان صدر اسلام، توسط پیامبر اکرم صلی ‌الله‌ علیه ‌وآله و سلم به‌عنوان روشی مشروع و مؤثر در دفاع از حقانیت دین به کار گرفته می‌شد. امام رضا علیه‌السلام نیز در امتداد این سنت نبوی، از مناظرات برای تبیین معارف اسلام، دفع شبهات و بازگرداندن افراد به مسیر حقیقت بهره گرفتند.

ثانیاً، برخلاف مسئله ولایت‌عهدی که امام علیه السلام اکراه خود را با شروط متعدد و رفتارهایی نظیر وداع اندوه‌بار با اهل‌بیت و شرط عدم دخالت در امور حکومت آشکار ساختند، در جلسات مناظره هیچ نشانه‌ای از نارضایتی یا مخالفت از سوی ایشان گزارش نشده است. این تفاوت رویکرد نشان می‌دهد که امام، مناظرات را نه تهدید، بلکه فرصتی برای تبلیغ دین می‌دانستند.

از سوی دیگر، این مناظرات نه‌تنها موجب آشکار شدن عظمت علمی امام رضا علیه‌السلام و اثبات حقانیت امامت ایشان در برابر دانشمندان ادیان گوناگون شد، بلکه زمینه‌ساز سرافکندگی مأمون و شکست طرح سیاسی او در بهره‌برداری ابزاری از این مجالس نیز گردید[3].

همچنین در روایتی تاریخی از گفت‌وگوی امام رضا علیه السلام با حسن بن محمد نوفلی، شواهدی روشن از آمادگی و رغبت امام علیه السلام به شرکت در این جلسات دیده می‌شود. هنگامی که مأمون دستور احضار امام را برای مناظره صادر کرد، امام با طیب خاطر پذیرفتند و به نوفلی فرمودند: «وقتی با اهل تورات به توراتشان، با اهل انجیل به انجیلشان، با زرتشتیان به زبان خودشان و … احتجاج کنم، مأمون درمی‌یابد که به آنچه آرزو می‌کرد دست نخواهد یافت.»[4]

در مجموع، شواهد فوق نشان می‌دهد که امام رضا علیه‌السلام با آگاهی و اراده، مناظرات را به فرصتی برای روشنگری، تقویت باورهای دینی، و ناکام‌گذاشتن اهداف سیاسی مأمون تبدیل کردند.

محور اصلی مناظرات علمی امام رضا علیه‌السلام

در تمام مناظراتی که از امام رضا علیه‌السلام به ثبت رسیده، محور اصلی و هدف بنیادین، دفاع از اسلام و پاسداری از حقیقت وحی الهی بوده است. آن حضرت، نه برای اثبات برتری شخصی، بلکه با نیت خالصانه‌ی صیانت از معارف دینی، در برابر اندیشمندان ادیان و مکاتب مختلف حاضر می‌شد. از این رو، هنگامی که تمام مدعیان فکری در مناظرات شکست می‌خورند و دیگر پاسخی برای سخنان امام ندارند، ایشان با صراحت اعلام می‌کنند: «هر کس هر سخنی علیه اسلام دارد، بیان کند تا پاسخ آن را بشنود»[5] این جمله گویای نهایت آمادگی علمی و تعهد دینی امام در دفاع از اسلام است.

در واقع، میدان مناظره در عصر امام رضا علیه‌السلام به عرصه‌ای سرنوشت‌ساز برای بقای فکری اسلام بدل شده بود. در همین زمینه، علامه محمدرضا حکیمی با نگاهی ژرف، این دوران را «عاشورای دوم» در تاریخ سیاسی و فرهنگی ائمه علیهم‌السلام می‌نامد؛ عاشورای مرو، که به تعبیر وی، قیامی بود علیه نظام تربیتی باطل و تلاشی برای حفظ هویت و اندیشه اصیل اسلامی در برابر تحریفات فکری و تهاجمات فرهنگی[6].

نتیجه‌

امام رضا علیه‌السلام در یکی از بحرانی‌ترین و حساس‌ترین مقاطع تاریخ اسلام، با درک عمیق از شرایط فرهنگی، سیاسی و اعتقادی زمانه خود، به چهره‌ای ممتاز در دفاع از آموزه‌های اصیل اسلامی بدل شد. در دوره‌ای که موج گسترده‌ای از ترجمه آثار فلسفی و علمی بیگانگان، عرصه فکر و عقیده مسلمانان را تهدید می‌کرد و خلفای عباسی از این فضا برای تثبیت سلطه فکری خود بهره می‌بردند، امام با استفاده از شیوه‌هایی همچون مناظره، احتجاج، تبیین معارف و پاسخ به شبهات، نه‌تنها از مرزهای اعتقادی اسلام پاسداری کرد، بلکه عظمت علمی اهل‌بیت علیهم‌السلام را نیز برای مسلمانان و حتی غیرمسلمانان روشن ساخت.

دفاع علمی، آرام، اما کوبنده امام رضا علیه‌السلام، به‌ویژه در مناظرات متعدد و برنامه‌ریزی‌شده در دربار مأمون، نمونه‌ای درخشان از جهاد فرهنگی و عقلانی امامان معصوم علیهم‌السلام است؛ جهادی که همچون عاشورا، نه با شمشیر، بلکه با منطق، حکمت، حلم و علم رقم خورد و به‌درستی از آن می‌توان به‌عنوان عاشورای فکری در تاریخ اسلام یاد کرد.

[1] . بیت‌الحکمه، کتابخانه‌ای دولتی در بغداد بود که از اواخر دوران هارون تا پایان خلافت مأمون فعال بود. منابع تاریخی تصویر دقیقی از ساختار و کارکرد آن ارائه نمی‌دهند و بسیاری از توصیف‌های معاصر، برگرفته از حدس، مقایسه با مراکز علمی مانند اسکندریه و جندی‌شاپور، یا نهادهای مدرن است. این مرکز غالباً به‌عنوان دارالترجمه‌ای رسمی برای انتقال علوم یونانی و دیگر زبان‌ها به عربی شناخته می‌شود که زیر نظر خلیفه و با حضور مترجمان متعدد اداره می‌شده است.

[2] . اکبری، واکنش های سیاسی امام رضا علیه السلام در تقابل با بحران های عصر خویش، ص. ۴

[3] . امام علی بن موسی الرضا علیه‌السلام: زندگانی و سیره، سخنان و آموزه‌ها، ص۷۸-۷۹

[4] . زندگانی امام علی بن موسی الرضا، محمدباقر شریف القرشی، ص۲۱۶-۲۱۷

[5] . علی بن موسی علیه السلام امام رضا، مرضیه محمد زاده، ص ۳۷۱

[6] . امام رضا علیه‌السلام، برگرفته از آثار محمدرضا حکیمی، ص ۱۰–۱۴

دسته بندی

در همین زمینه

وجوهات شرعی (خمس، صدقه، کفاره، فطریه و فدیه)، خیریه و کمک به برنامه های مرکز اسلامی