مقدمه
در ایامی که دلهای عاشقان اهل بیت علیهمالسلام به یاد شهادت امام محمد باقر علیهالسلام میسوزد، مرور بر زندگی، سیره و آموزههای نورانی آن امام همام، فرصتی گرانسنگ فراهم میآورد تا با افزایش معرفت و آگاهی نسبت به شخصیت و جایگاه ایشان، چراغی فروزان برای برونرفت از تاریکیهای جهل، غفلت و گمراهی در دست گیریم و راه هدایت را با بصیرت و پایداری طی کنیم.
امام محمد بن علی بن الحسین علیهمالسلام، ملقب به «باقر العلوم» یعنی شکافنده دریچههای دانش و معرفت، در اول رجب سال ۵۷ هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش، امام سجاد علیهالسلام، و مادر گرامیاش، فاطمه بنت حسن علیهاالسلام، دختر امام حسن مجتبی علیهالسلام بود. از اینرو، آن حضرت از جانب پدر نوه امام حسین و از جانب مادر نوه امام حسن علیهماالسلام است.
پس از شهادت پدرش در سال ۹۵ هجری، امام باقر علیهالسلام در سن ۳۸ سالگی منصب امامت شیعیان را برعهده گرفت. دوران امامت آن حضرت که نوزده سال به طول انجامید، همزمان با خلافت پنج تن از خلفای بنیامیه بود: ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک.
سرانجام در هفتم ذیالحجه سال ۱۱۴ هجری، آن امام همام در ۵۷ سالگی به شهادت رسید. برخی منابع، هشام بن عبدالملک و برخی دیگر، ابراهیم بن ولید را عامل این جنایت دانستهاند. پیکر مطهر ایشان در قبرستان بقیع، در کنار قبور امام حسن مجتبی و امام سجاد علیهماالسلام، به خاک سپرده شد و تا امروز زیارتگاه دلهای عاشقان حقیقت و معرفت است.
در این نوشتار، به مناسبت سالروز شهادت این پیشوای بزرگ علم و معرفت، نگاهی خواهیم داشت به میراث گرانسنگ علمی و معنوی ایشان، میراثی که نهتنها نقطه عطفی در تاریخ اندیشه اسلامی بهشمار میآید، بلکه میتواند چراغ راهی باشد برای بازسازی معنوی جوامعی که در اثر بحرانهای فرهنگی و اخلاقی، ارزشهای والای انسانی و الهی در آنها رو به افول نهاده است. با تأمل در سیره و آموزههای امام باقر علیهالسلام، این امکان فراهم میشود که الگویی کارآمد و الهامبخش برای احیای هویت دینی و بازآفرینی بنیادهای معنوی جامعه ارائه گردد.
چه زمانی جامعه به بازسازی معنوی نیاز دارد؟
جامعه زمانی به بازسازی معنوی نیاز دارد که علائم زیر بهصورت ملموس یا پنهان در آن آشکار شوند:
- افول ارزشهای اخلاقی و انسانی نظیر صداقت، امانت، عدالت و کرامت انسان ها.
- غفلت از خدا و تقلیل دین به ظواهر و مناسک بدون فهم و حضور قلب
- تضعیف پیوندهای اجتماعی همچون خانواده، همسایگی و مسئولیتپذیری اجتماعی
- حاکمیت منافع مادی نظیر سود، شهوت، قدرت و لذت بر اهداف انسانی همانند حقیقت، عدالت و مهرورزی
- تحریف دین و تبدیل آن به ابزار قدرت و تفرقه و در نتیجه سلب اعتماد دینی مردم
در چنین شرایطی است که الگوهای اصیل دینی، راههای احیا، تزکیه و بازسازی معنوی را پیشروی ما میگذارند.
بازگشت به میراث علمی و معنوی امام باقر علیهالسلام، پیشنیاز بازسازی معنوی جامعه
در جهانی که بحرانهای اخلاقی، هویتی و معرفتی رو به گسترش است، بازگشت به الگوهای اصیل دینی، ضرورتی اساسی برای احیای معنویت در سطح فردی و اجتماعی به شمار میرود. امام باقر علیهالسلام مظهر قولی و فعلی تجلی سیره اهلبیت علیهمالسلام یکی از این الگوهای اصیل دینی است.
ایشان در دورهای به امامت رسیدند که دینداری در سلطه بنیامیه به ظاهرگرایی و تهی از معنا و صرفا آداب و مناسک بدون فهم و حضور قلب تقلیل یافته و معنویت اصیل به حاشیه رفته بود. نماز و حج به عنوان ابزار مشروعیت سیاسی استفاده میشد، در حالی که عمق توحیدی و اخلاقی دین در زندگی عمومی حضوری نداشت. کارگزاران حکومتی عمدتاً بر اساس وفاداری سیاسی، نه صلاحیت اخلاقی یا دینی، انتخاب میشدند. رشوهخواری، ظلم، و عدم پاسخگویی از ویژگیهای عمومی حاکمان محلی بود. کاخهای باشکوه، مجالس لهو و لعب، و غارت بیتالمال برای هزینههای شخصی نشان از غلبه روحیه دنیاطلبی داشت. بسیاری از منابر رسمی در اختیار وعاظ حکومتی بود که به جای بیان حقیقت، در مدح خلیفه و تخریب مخالفان بهویژه امام علی علیه السلام سخن میگفتند. بدعتگذاری در عقاید و احکام مانند جبرگرایی برای توجیه ظلم، از سوی متکلمان وابسته به دربار ترویج میشد. همه این ها در خدمت سلب اعتماد مردم به نهاد دین و در نتیجه دین گریزی و یا بی اعتمادی به علما و مکاتب فکری بود.
در چنیم مقطع تاریخی خاص امام باقر علیه السلام، با بهرهگیری هوشمندانه از شرایط تاریخی دوران خود ـ که مقطعی از آرامش نسبی پس از فتوحات خارجی و کشمکشهای سیاسی بود ـ نهضتی علمی و فرهنگی را بنیان نهاد که بستر شکوفایی فکری مکتب تشیع شد. او با تبیین ژرف معارف توحیدی، اخلاقی و اجتماعی و ارائه روشی روشن در تربیت، گفتوگو و تعامل اجتماعی، الگویی جامع و ماندگار برای هر جویای حقیقت پدید آورد. امروز، بیش از هر زمان دیگر، بازگشت به این میراث گرانسنگ، پیشنیاز بازسازی معنوی جامعه و احیای عقلانیت دینی در مواجهه با چالشهای فکری، فرهنگی و اجتماعی عصر حاضر است.
برخی از محورهای میراث معنوی امام باقر علیه السلام
الف: توحید ناب و مبارزه با شرک پنهان
توحید ناب یکی از ارکان بنیادین در میراث علمی و معنوی امام محمد باقر علیهالسلام است؛ توحیدی که ریشه در قرآن دارد، از تحریفهای رایج زمانه پاک است و در قالب آموزههایی ژرف، دقیق و عقلانی، توسط آن حضرت برای نخبگان و عموم جامعه تبیین شد. این توحید نه صرفاً انکار شرک ظاهری، بلکه نفی هرگونه تعلق و وابستگی قلبی و فکری به غیر خدا و دوری از هر نوع شرک خفی و آشکار است.
امام باقر علیهالسلام، در مقابل جریانهای منحرف کلامی مانند مجسمه و مشبّهه، بر تنزیه خداوند از جسم، مکان، زمان و صفات مخلوق تأکید داشتند و می فرمودند خداوند «لیس کمثله شیء» است و نباید او را با مخلوقات قیاس کرد و در رد تشبیه و تجسیم فرمودند: « إن الله عز وجل لا يوصف وكيف يوصف وقال في كتابه: (وما قدروا الله حق قدره) فلا يوصف بقدر إلا كان أعظم من ذلك ؛ «خدای بلندمرتبه را نمیتوان توصیف کرد، و چگونه میتوان او را توصیف نمود، در حالیکه خود در کتابش فرموده است: «و خدا را آنچنان که باید، نشناختند» پس اگر او را به اندازهای توصیف کنند، بیتردید از آن هم عظیمتر است.»[1].
در زمینه توحید افعالی منتقد نظریههای جبرگرایانهای بود که توسط دربار بنیامیه برای توجیه ظلم به کار میرفت. ایشان با تعابیر مختلفی که برخی از آن ها بعدا توسط امام صادق علیه السلام به «لا جبر و لا تفویض، بل أمر بین الأمرین»[2]، تفسیر شد، راه اعتدال را که هم با عدل خداوند سازگار است و هم با مسؤولیت انسان، تبیین کردند. از جمله ایشان در رد نظریه جبر مطلق و اختیار مطلق چنین می فرماید: « إِنَّ اللَّهَ أَرْحَمُ بِخَلْقِهِ مِنْ أَنْ يُجْبِرَ خَلْقَهُ عَلَى الذُّنُوبِ ثُمَّ يُعَذِّبَهُمْ عَلَيْهَا وَ اللَّهُ أَعَزُّ مِنْ أَنْ يُرِيدَ أَمْراً فَلَا يَكُونَ قَالَ (فَسُئِلَ علیه السلام) هَلْ بَيْنَ الْجَبْرِ وَ الْقَدَرِ مَنْزِلَةٌ ثَالِثَةٌ؟ قَال نَعَمْ أَوْسَعُ مِمَّا بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ؛ لطف و رحمت الهى به خلق، بیش از آن است كه آنان را به انجام گناهان مجبور سازد، و سپس ایشان را به خاطر كارهایى كه به اجبار انجام دادهاند عذاب كند! از سوى دیگر خداوند قاهرتر و نیرومندتر از آن است كه چیزى را اراده كند و تحققنیابد. سپس از آن حضرت سؤال شد كه مگر میان جبر و اختیار ، جایگاه سومى وجود دارد؟ فرمودند: آرى میان جبر و اختیار مجالسى گستردهتر از فضاى آسمانها و زمین هست[3].
ایشان همچنین در مقام توحید در عبادت، بر بندگی خالصانه تأکید داشت و عبادتی را ارزشمند میدانست که از روی فهم، معرفت و محبت به خداوند باشد، نه صرف تکرار ظواهر مناسک.
ب: اخلاق فردی و اجتماعی
اخلاق فردی و اجتماعی یکی از برجستهترین ابعاد میراث علمی و تربیتی امام محمد باقر علیهالسلام است. آن حضرت در دورانی میزیست که اخلاق اسلامی در سطح جامعه بهشدت تضعیف شده بود، و روحیه مادیگرایی، خودپرستی، دنیاطلبی و بیتفاوتی اجتماعی در سایه سیاستهای بنیامیه رواج یافته بود. امام باقر علیهالسلام با بهرهگیری از علم الهی، جایگاه امامت و ظرفیت شاگردپروری، تلاش گستردهای برای بازسازی اخلاق فردی و اجتماعی مؤمنان داشت.
ایشان در مقام اخلاق فردی، بر تهذیب درون، اخلاص، صداقت، صبر، حلم، قناعت و مراقبت از زبان و چشم تأکید فراوان داشتند و در مقام اخلاق خانوادگی و حسن معاشرت نیز اهمیت زیادی به خوشرفتاری با خانواده، همسر، فرزندان، و حتی خدمتکاران میدادند و توصیههای فراوانی در باب خوش اخلاقی، احترام متقابل و انصاف در خانه داشتند. در یکی از سخنان ارزشمند بجای مانده از ایشان می خوانیم: «مَا تَقَرَّبَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ خُلُقٍ حَسَنٍ؛ هیچ چیز نزد خدا محبوبتر از اخلاق نیکو نیست که بنده با آن به خدا تقرب جوید[4]. و در جائی دیگر می فرماید: « تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فِى وَجْهِ اَخيهِ حَسَنَةٌ وَ صَرْفُهُ القَذا عَنهُ حَسَنَةٌ وَ ما عُبِدَاللّه ُ بِشَى ءٍ اَحَبُّ اِلَيْهِ مِنْ اِدْخالِ السُّرُورِ عَلى المُؤمِنِ؛ لبخند انسان در چهره برادر دینیاش حسنه است؛ زدودن گرد و غبار (ناراحتی یا نیاز) از او حسنه است؛ و هزینهای که برای خانوادهاش خرج میکند نیز حسنه است و خداوند به چيزى بهتر از شاد كردن مؤمن عبادت نشده است[5].
امام در تشریح اخلاق اجتماعی، آن را در پیوند تنگاتنگ با ایمان واقعی می بیند و بشدت همدلی، انصاف، عدالت، خدمت به خلق را می ستاید و کسی را مؤمن میداند که در جامعه بهدنبال رفع نیاز دیگران، رعایت حقوق همسایگان، دوری از غیبت، تهمت، تحقیر و فریب باشد. یکی از زیبا ترین سخن ماندگار این امام همام در زمینه یاری نیازمندان چنین است: « اِنَّ بَعْضَ اَصَحْابِهِ سَأَلَهُ فَقالَ: جُعِلتُ فَدِاكَ اِنَّ الشّيعَهَ عِنْدَ ناكثيروُنَ، فَقالَ: هَلْ يَعْطِفُ الغَنِىُّ عَلى الفَقيرَ، وَ يَتَجاوَزُ المُحْسِنُ عَنْ المُسى ء وَ يَتَواسُونَ؟ قُلْتُ: لا، قالَ عليه السلام : لَيْسَ هؤُلاءِ الشّيعَةَ، الشَّيعَةُ مَنْ يَفْعَلُ هذا؛ يكى از ياران امام باقر عليه السلام به آن حضرت گفت: شيعيان در منطقه ما زيادند. حضرت فرمود: آيـا توانـگر آنان بر فقير مهر مى ورزد؟ و نيكوكار از بدكار مى گذرد؟ و مواسات و بذل و بخشش مالى دارند؟ گفت: خير. حضرت فرمود: اينان شيعه نيستند. شيعه كسى است كه چنين باشد[6]. همه این احادیث، بنوعی الگوی اخلاق متعادل و معنوی در جامعه است که به عنوان میراث ماندگار این الگوی اصیل دینی است.
ج: رعایت کرامت انسانها
کرامت انسانی یکی از ارکان اصلی اندیشه و سیره امام محمد باقر علیهالسلام است که در ادامه سنت انبیا و سیره پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، با صراحت و روشنی تبیین و در عمل اجرا شده است. امام باقر علیهالسلام در دورانی میزیست که دستگاههای حکومتی بهشدت مردم را تحقیر میکردند، انسانها به ابزار سیاست و قدرت تقلیل یافته بودند، و ارزش انسان صرفاً با قدرت، ثروت یا نژاد سنجیده میشد. در چنین شرایطی، آن حضرت با تکیه بر وحی، عقل و سیره اهلبیت، کرامت انسان را – صرفنظر از جایگاه اجتماعی، رنگ، زبان یا موقعیت اقتصادی – پاس داشت و آن را محور اصلاح فرد و جامعه قرار داد.
از نظر امام باقر علیه السلام انسان در اصل خلقت، موجودی بزرگ و برخوردار از شرافت الهی است و این کرامت به نَسَب، نژاد، رنگ پوست یا ثروت وابسته نیست، بلکه به تقوا، عقل، علم و ادب بستگی دارد و به همین دلیل انسان شریف موظف است که نفس خود را عزیز بدارد: « لَا يَكُونُ الْعَبْدُ عَابِداً حَتَّى يَكُونَ خَائفَاً مِنَ اللَّهِ مُرَاقِباً، وَ لَا يَكُونُ تَقِيّاً حَتَّى يَكُونَ نَفْسُهُ أَعَزَّ عَلَيْهِ مِنْ النَّاسِ؛ بنده، عابد نخواهد بود تا وقتیکه ترسان از خدا و مراقب خویش باشد، و باتقوا نخواهد بود تا وقتیکه نفس خود را از دیگران عزیزتر بدارد (یعنی خود را تحقیر نکند و به عزت خویش خیانت نکند)[7].
ایشان تحقیر مردم را نشانه خباثت درون تحقیر کنندگان می داند و می فرماید: «مَنْ حَقَّرَ مُؤْمِناً أَوِ اسْتَهَانَ بِهِ لِفَقْرِهِ وَ قِلَّةِ ذَاتِ يَدِهِ، شَهَّرَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى رُءُوسِ الْخَلَائِقِ؛ هر کس مؤمنی را به سبب فقرش تحقیر کند، خداوند او را در روز قیامت در برابر چشم همگان رسوا خواهد کرد[8]. سیره امام نشان میدهد که با خادمان و بردگان با نرمی، محبت و احترام برخورد میکرد. یکی از شاگردانش نقل میکند که امام حتی به خدمتکار خود اجازه میداد اشتباه کند، بیآنکه تحقیر شود یا فریاد بشنود.
نتیجه:
بازخوانی میراث علمی و معنوی امام محمد باقر علیهالسلام، نه صرفاً یک رجوع تاریخی، بلکه ضرورتی حیاتی برای بازسازی معنوی جوامع امروز ماست؛ جوامعی که درگیر بحرانهای هویتی، اخلاقی و معرفتیاند و از معنویت اصیل تهی شدهاند. امام باقر علیهالسلام با احیای توحید ناب، بازسازی بنیادهای اخلاقی، و دفاع از کرامت انسانی در دورانی تاریک و پر از تحریف، الگویی کامل برای عصر حاضر بهجا گذاشت.
امروزه نیز، در جهانی که دین گاه ابزار قدرت شده و مناسک بیروح جای معرفت و معنویت را گرفتهاند، میتوان با الهام از اندیشه و سیره آن امام همام، به اصلاح بنیادین در نظام تربیتی، دینی و اجتماعی پرداخت. این بازسازی معنوی تنها با بازگشت به منابع اصیل، پالایش عقلانی و اخلاقی باورهای دینی، و تعهد عملی به عدالت، کرامت و حقیقت ممکن است. اگر جامعهای بخواهد در برابر تهاجم ابتذال، مادیگرایی و خشونت معنوی بایستد، نیازمند الگویی است که دین را نه صرفاً در عبادت، بلکه در اخلاق، عدالت، آزادی و عزت انسانی زنده کند؛ و این همان میراثی است که امام باقر علیهالسلام برای همیشه در اختیار ما نهاده است.
از اینرو، احیای معنویت در جامعه امروز، بدون شناخت و عمل به معارف الگوهای اصیلی چون امام باقر علیهالسلام، نه کامل خواهد بود و نه پایدار.
[1] . توحید صدوق، ج1، ص 128
[2] . بنابر برخی روایات، تعبیر الامر بین الامرین را نخستین بار امام علی علیه السلام به کار برده است. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۵۷.
[3] . کافی، ج1، ص 159
[4] . کافی، ج2، ص 99
[5] . کافی، ج2، ص 103، چهل حدیث « گهرهای باقری » علیه السلام حدیث شماره : ۷۱۰
[6] . کافی، ج2، ص 276 ، چهل حدیث « گهرهای باقری » علیه السلام حدیث شماره : ۷۰۲
[7] . تحفالعقول، ص ۲۹۱
[8] . کافی، ج2، ص 263