شناخت دقیق و جامع از شخصیت نورانی امام سجاد علیهالسلام به دلیل ویژگی های خاص دوران حیات ایشان، کاری دشوار و با چالش های فراوانی همراه است. این دشواری نه به دلیل فقدان ویژگیهای برجسته در زندگی آن حضرت، بلکه بهواسطه شرایط خاص تاریخی است که موجب شده بخش بزرگی از زندگی ایشان در هالهای از ابهام و کمتوجهی باقی بماند.
این دشواریها عمدتاً ریشه در دو عامل کلیدی دارد:
- سایه سنگین حماسه عاشورا
قیام جاودانه و حماسی امام حسین (علیه السلام) و حادثه کربلا، به دلیل عظمت و تأثیر شگرف آن، چنان عمقی در جان تاریخ گذاشت که تا مدت ها بخش عمده ای از توجهات عموم و حتی بسیاری از مورخین را به خود معطوف کرده بود. این امر باعث شد که شخصیت و ابعاد مختلف زندگی و مبارزات امام سجاد (علیه السلام) در دورهای طولانی پس از این قیام همچنان تحت الشعاع آن باشد و بسیاری از کسانی که وی را تنها «بازمانده کربلا» میشناسند، ندانند او چگونه پرچم قیام را در قالبی دیگر بر دوش گرفت.
- کنترل شدید و سیطره خفقان آور بنیامیه
خلفای اموی، بهویژه یزید بن معاویه و عبدالملک بن مروان، با درک خطر نفوذ معنوی و اجتماعی امام، تمامی تلاش خود را برای محدود کردن او به کار گرفتند. آنان با مراقبت شدید، ایجاد فضای خفقان، و تحریف چهره اهل بیت علیهمالسلام در افکار عمومی، محدودیتهای بیسابقه ای در بیان حقایق و انتقال آزادانه معارف اصیل اسلامی ایجاد کرده بودند.
این دو عامل در کنار سایر محدودیتهای سیاسی و اجتماعی، تصویری ناقص و فاقد جزئیات لازم و گاه تحریفشده از این امام همام به جامعه منتقل کرد و موجب شد تا درک عمق علم، عبادت، زهد، سیاستمداری و بهویژه شیوه منحصر به فرد مبارزه و مقاومت ایشان برای بسیاری پنهان بماند و در نتیجه ترسیم چهرهای از ایشان که بتواند الگو بودن آن حضرت را در بخشهای مختلف، به ویژه در حوزههای روحانیت، عقلانیت و مقاومت، به نمایش بگذارد، کمی دشوار به نظر برسد. تصویری که لازم است با تکیه بر منابع معتبر اسلامی و تحلیل عقلانی تاریخ بازسازی شود.
الگویی بیهمتا در عقلانیت و مقاومت معنوی
با وجود چالش ها و محدودیت های فوق ، درایت و هوشمندی بینظیر امام سجاد (علیه السلام) و درک عمیق ایشان از شرایط زمانه، به همراه انتخاب روشی خاص برای مبارزه، باعث شد که ایشان همچنان بتوانند به عنوان الگویی بیبدیل در سه حوزه معنویت، عقلانیت و مقاومت مطرح باشند. امام سجاد (علیه السلام) ثابت کرد که مبارزه تنها در میدان جنگ خلاصه نمیشود و مقاومت میتواند در قالبی ظریفتر، عمیقتر و در عین حال تأثیرگذارتر ادامه یابد.
مقاومت در سکوت؛ مبارزه در پوشش دعا و اشک
یکی از شاهکارهای امام سجاد علیهالسلام، طراحی و اجرای نوعی مقاومت نرم اما عمیق و ماندگار بود. او با بهرهگیری از ابزارهایی چون دعا، اشک، گریه، خطابه و تربیت نسل مومن، مبارزهای بیصدا ولی ریشهدار را علیه نظام فکری و سیاسی اموی پایهریزی کرد.
- خطابه شجاعانه در مجلس یزید؛ تبیین هویت اهل بیت
یکی از درخشانترین درسهای مقاومت از مکتب امام سجاد (علیه السلام)، ادامه تبلیغ حق در سختترین شرایط است. ایشان پس از واقعه کربلا، در حالی که هنوز آثار زخم و اسارت بر او سنگینی میکرد، در مجلس یزید در شام خطبهای ایراد کرد که میتوان آن را یکی از بارزترین نمودهای مقاومت عالمانه و روشنگرانه دانست. این خطبه، علاوه بر افشای ماهیت فاسد حکومت اموی، سیمای واقعی اهل بیت علیهمالسلام را برای مردم شام که در بیخبری تبلیغاتی زندگی میکردند، روشن ساخت. امام در این خطبه، با استناد به آیات قرآن و معرفی خود و خاندانش، پرده از چهره کریه بنیامیه برداشت و حقیقت را برای مردمی که سالها تحت تأثیر تبلیغات مسموم بودند، آشکار ساخت.
در این سخنرانیها، ایشان با شجاعت تمام، خود را اینگونه معرفی کردند: “من فرزند مکه و منا هستم. من فرزند زمزم و صفا هستم. من فرزند کسی هستم که حجرالاسود را با عبای خود بلند کرد… من فرزند بهترین فردی هستم که بر روی زمین آمد… من فرزند همان کسی هستم که لباسش را در خون خود غوطه ور کرد و بدن مبارکش پاره پاره شد…” این عبارات کوبنده، نه تنها هویت الهی و نسب پاک ایشان را آشکار میساخت، بلکه با اشاره به شهادت امام حسین (علیه السلام)، مظلومیت اهل بیت را فریاد میزد.
در این خطابه، امام نهتنها حقانیت خود و خاندان پیامبر را به اثبات رساند، بلکه چنان هیمنهای در مجلس یزید ایجاد کرد که تریبون سخنران حکومتی را که بمنظور تحقیر و تحریف هویت اهل بیت علیهم السلام برپا شده بود تبدیل به معرفی اهل بیت، شناسنامه نبوی و بیان فضایل خود کرد. این اقدام، یک پیروزی رسانهای کمنظیر در تاریخ تشیع بود که در نهایت، یزید را ناچار ساخت تا اسرای کربلا را ازاد سازد.
- صحیفه سجادیه؛ قرآن ناطقِ اهل مقاومت
از دیگر ویژگیهای برجسته امام سجاد (علیه السلام)، ابداع و پیادهسازی سبک خاصی از مقاومت بود که منطبق بر عقلانیت و معنویت بود. ایشان با درک صحیح از فضای خفقانآور حاکم، به جای رویارویی مستقیم نظامی که در آن زمان امکانپذیر نبود و ثمرهای نداشت، روشهایی هوشمندانه برای انتقال معارف اسلامی، تربیت انسان مؤمن، و مقابله با فساد فکری حاکم برگزیدند که به ظاهر غیرسیاسی بودند، اما در باطن، عمیقترین تأثیرات فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی را بر جای گذاشتند. ایشان با این روش های ابتکاری و قدرتمند، تهدیدهای سنگین زمانه را به فرصتهایی بی نظیر تبدیل کردند.
یکی از این روش ها، روشی است که در قالب دعاهای پرمعنا و ژرف در صحیفه سجادیه ظهور یافت.
صحیفه سجادیه، که به زبور آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم ) شهرت یافته است، نه تنها مجموعهای از نیایشها و مناجاتها با خداوند است، بلکه سرشار از مضامین عمیق اعتقادی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی، و دانشگاهی سیار بود که تحت کنترل ظالمان قرار نمی گرفت. امام (علیه السلام) با بیان این دعاها، در واقع به آموزش معارف بلند اسلامی، تبیین جایگاه امامت، افشای فساد حکام جائر و تربیت نسلی مؤمن و انقلابی میپرداختند. این دعاها به طور غیرمستقیم، به تبلیغ دین و آموزش معارف اسلامی در زمانی که امکان تبلیغ آشکار وجود نداشت، کمک شایانی کرد. امام (علیه السلام) از این دعاها نهتنها بهعنوان راز و نیاز با خدا، بلکه بهعنوان بیانیههای معنوی- اجتماعی بهره میبرد.
قرائت و آموزش دعاهای ناب صحیفه سجادیه، که دریایی از معارف توحیدی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی بود پاسخی است به تهدید تبلیغ دین. در شرایطی که تبلیغ علنی معارف اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) با خطر جانی مواجه بود، امام با زبان دعا و مناجات، عمیقترین مفاهیم دینی را به مردم آموختند و به احیای روحیه معنوی جامعه ای که پس از عاشورا دچار یأس و انفعال شده بود پرداختند. دعاهای صحیفه با ارتباط دادن انسان به خداوند، روح امید، توکل و حرکت را در دلها زنده نگه میداشت.
- گریه و عزاداری؛ بازخوانی عاشورا بهمثابه سلاح آگاهی
یکی دیگر از ابتکارات امام سجاد (علیه السلام)، استفاده از عنصر گریه و عزاداری بهعنوان ابزاری برای احیای مظلومیت اهل بیت و حفظ پیام عاشورا بود. ایشان از هر اتفاق غمانگیزی که در اطرافشان روی میداد نظیر ذبح گوسفند و یا گریه کودکان، به عنوان فرصتی برای یادآوری مظلومیت شهدای کربلا و بیان فجایع عاشورا استفاده میکردند. گریههای مداوم ایشان بر مصیبت امام حسین (علیه السلام) و یارانش، تنها یک واکنش احساسی نبود، بلکه یک استراتژی مبارزاتی هوشمندانه بود. این اشکها، چراغی بود که یاد کربلا را در دلها زنده نگه میداشت و اجازه نمیداد که فداکاری عظیم امام حسین (علیه السلام) به فراموشی سپرده شود. این روش، تهدید بنیامیه در زمینه سانسور گزارشدهی از حادثه کربلا را به فرصتی برای افشاگری تبدیل کرد و وجدانهای خفته را بیدار میساخت. از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است: «بَکَى عَلَى بن الْحُسَیْنِ عشرین سَنَةً، مَا وُضِعَ بین یدیه طَعَامٌ إِلا بَکَى؛ امام سجاد (علیه السلام) بیست سال بر حسین (علیه السلام) گریه کرد. هیچ غذایی برایش آماده نمیشد مگر آنکه گریه میکرد»[1].
نقل شده است که وقتی از امام پرسیدند: «آیا وقت آن نرسیده که گریه خود را پایان دهید؟»، فرمود: «یعقوب، پیامبر خدا، به خاطر گمشدن یک پسر آنقدر گریست که چشمانش نابینا شد، ولی من، در برابر چشمانم، پدر، برادران، عموها و یارانم را شهید کردند…»[2].
این اشکها، اشک عجز نبود، اشک افشاگری بود؛ نوعی مبارزه فرهنگی برای بیداری نسلها بود و بدین ترتیب امام (علیه السلام) با تأسیس سنت گریه و ذکر مصیبت در محافل خانگی کاری کرد که نه تنها عاشورا از حافظه مردم پاک نشود بلکه به فرهنگ ماندگار گریه و عزاداری در تاریخ اسلام تبدیل گردد.
سخن پایانی
امام سجاد علیهالسلام در دوران پساعاشورا، با برخورداری از عقلانیتی ناب، معنویتی ژرف، و صبری انقلابی، الگویی برای نسلهای مؤمن بهجا گذاشت. او به عنوان نمونهای بیبدیل از یک رهبر مقاوم و هوشمند که در اوج محدودیتها و فشارها، توانست با درایت و بهرهگیری از ابزارهای معنوی و عقلانی، نهضت عاشورا را زنده نگه دارد و بذرهای بیداری و مقاومت را در دل جامعه بکارد با انتخاب روشی خاص و منحصر به فرد، ثابت کرد که مقاومت تنها در شمشیر به دست گرفتن نیست، بلکه در کلمه، اشک، دعا، و تربیت نیز میتوان پرچمدار نهضت حق بود. امروزه، در جهانی که ظلم و تحریف همچنان ادامه دارد، بازخوانی زندگی آن حضرت، راهی برای فهم دقیقتر دین و آموزه های الهی است.
مقاومت در سجده و دعا، مقاومت در اشک بر مظلوم، مقاومت در تربیت انسانهای صالح و مقاومت در افشای ظلم با بیانی نافذ، میراث ماندگار امام زین العابدین (علیه السلام) است که او را نه تنها امام عبادتکنندگان، بلکه چراغ فروزان شب های تار و امام مقاومتگران حکیم میسازد. همانگونه که در زیارت ایشان میخوانیم: «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَدْرَالدُّجى، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الاَوّاهُ الْحَلِیمُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الصّابِرُ الْحَکِیمُ؛ سلام بر تو اى ماه تابان شب تار، سلام بر تو اى مرد دعا و بردبارى، سلام بر تو اى شکیباى حکیم». درود بر آن اسوه صبر و مقاومت و حکمت.
سید هاشم موسوی
[1] . الأمالي، الشيخ الصدوق، جلد 1، صفحه 204
[2] . كامل الزيارات، جعفر بن محمد بن قولويه، صفحة ٢١٣