محلی برای عبـــادت و هدایت

English

Homeموضوعاتاسلامخوانشی اسلامی از علم در خدمت صلح و توسعه

خیــرات و مبــرات

وجوهات شرعی (خمس، صدقه، کفاره، فطریه و فدیه)، خیریه و کمک به برنامه های مرکز اسلامی

آخرین پست ها

خوانشی اسلامی از علم در خدمت صلح و توسعه

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه

روز جهانی «علم در خدمت صلح و توسعه» فرصتی مغتنم برای تأمل در رسالت اصلی دانش است. در عصری که پیشرفت های علمی و فناورانه با سرعتی بی سابقه در حال دگرگونی زندگی بشر است، پرسش از غایت و جهت گیری این دانش، امری ضروری و حیاتی می نماید. آیا این توان عظیم تنها به ابزاری برای رفاه مادی بدل شده، یا در جهت غایت والاتر یعنی صلح و توسعه پایدار نیز گام برمی‌دارد؟ نگاه دین اسلام به این رابطه، که خود مدعی جامعیت و سعادت بشری است، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این مقاله می‌کوشد تا با استناد به منابع اصیل اسلامی یعنی قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السلام)، مبانی نظری و عملی پیوند میان علم نافع و صلح فراگیر را بررسی کند تا نشان دهد چگونه یک جهان‌بینی الهی، می‌تواند علم را از خدمت به جنگ و تخریب، به سوی خدمت به تعالی و همزیستی رهنمون سازد.

بخش اول: فراخوانی همگانی به علم آموزی و تدبر در هستی

مبنای قرآنی توسعه اسلام، نه تنها به علم بی‌اعتنا نیست، بلکه با بیانی شیوا و رسا، انسان را به تعلیم و تعلم و ژرف‌اندیشی فرامی‌خواند. قرآن کریم با فراخوان های مکرر به «نظر» و «تفکر» در آیات آفاقی و انفسی، بنیانگذار یک نهضت علمی همه جانبه است. آیاتی همچون:

« قُلِ انظُرُوا مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ؛ بگو با تأمل بنگرید که در آسمان ها و زمین از شگفتی هایی آفرینش و عجایب خلقت چه چیزهایی است». (سوره یونس، آیه ۱۰۱)

«أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ؛ آیا با تأمل به شتر نمی نگرند که چگونه آفریده شده؟

«وَإِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ؛ و به آسمان که چگونه بر افراشته شده؟

«وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ؛ و به کوه ها که چگونه در جای خود نصب شده؟‏

« وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ؛ و به زمین که چگونه گسترده شده؟» (سوره غاشیه، آیات 17-20)

‏ روایات ائمه معصومین (علیهم السلام) نیز بر اهمیت کسب علم تأکید دارند، حتی اگر مستلزم سفر به دورترین نقاط عالم باشد.

این فراخوان ها و تشویق گسترده و عام به شناخت، تنها دعوتی برای ایمان قلبی نیست، بلکه سرمشقی برای تأسیس علوم تجربی و طبیعی بر پایه توحید است. این نگاه، علم را از انزوا خارج کرده و آن را به مسیر شناخت حکمت پروردگار و در نتیجه، شناخت نظام احسن هستی گره می زند. شناختی که اولین ثمره آن، احساس مسئولیت در قبال این نظام و همه موجودات آن است.

بخش دوم: جهت‌دهی به علم: از توسعه پایدار تا بازدارندگی دفاعی

تعالیم اسلامی با در نظر گرفتن مصالح فردی و اجتماعی، به آموختن برخی علوم که محرک توسعه پایدار و کم آسیب تر هستند، اولویت داده و از فراگیری برخی دیگر بازداشته است. بر همین اساس می توان گفت که اسلام در جهت‌دهی به علوم، دو رویکرد مهم را دنبال می‌کند:

الف. ترویج علوم نافع و توسعه‌آفرین:

تعالیم اسلامی بر آموختن علومی تأکید دارد که ضمن به همراه داشتن توسعه، آسیب‌های کمتری به انسان و محیط زیست وارد کنند. علومی نظیر علوم کشاورزی و دامداری (تولید پایدار غذا) و نیز علوم صنایع مانند راهسازی و تجارت (زیرساخت‌ها و اقتصاد سالم) از جمله نمونه های علوم نافع هستند که در منابع دینی اسلامی بخوبی از آنها تمجید و ستایش شده است.

یزید بن هارون از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: کشاورزان گنجهای یک جامعه هستند. آنان چیزهای پاک و حلال رامی کارند. خداوند متعال آن را از زمین رویانده، خارج کرده و رشد می دهد. اینان روز رستاخیز بهترین مقام را در میان دیگر مردم خواهند داشت. از همه به درگاه خداوند نزدیکترند و نامشان به مبارکی برده خواهد شد. (وسائل الشیعه، ج19، ص 34، ح 7)

در حدیث دیگری، پیامبر مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله) راه رسیدن به برکت زمین را در کشاورزی و دامداری تعریف می کند و می فرماید: « لمّا خَلَقَ اللّهُ المَعیشَهَ جَعَلَ البَرَکاتِ فِی الحَرثِ وَالغَنَمِ؛ چون خداوند، وسایل زندگى مردم را آفرید ، برکت ها را در کشاورزى و گوسفنددارى قرار داد. (کنز العمّال : ج۴ ص۳۲)

امام صادق (علیه السلام) چنان به تجارت اهمیت می داد که ترک آن را موجب نقصان عقل می دانست و می فرمود: خرید و فروش را ترک نگویید، زیراترک آن از بین برنده عقل است.

از این حدیث و نظایر آن که بسیار است در می یابیم که تجارت فقط برای افزایش ثروت نیست بلکه وسیله ای برای رسیدن مردم و جامعه به نیازهایشان است. درسایه این کار عقل اجتماعی مردم شکوفا می شود و افکار واهی وآسایش طلبی از آنها دور می شود.

این نوع نگاه، منطبق بر مفهوم امروزین توسعه پایدار است که در آن، منافع نسل‌های آتی و سلامت محیط زیست، در نظر گرفته می‌شود.

ب. تقدم دفاع بر تهاجم و جنگ:

اسلام بیش از همه، بر بازدارندگی و صیانت پیش از جنگ تأکید دارد، و علم را به سوی تقویت امنیت و جلوگیری از نزاع هدایت می‌کند. یکی از آموزه‌های دقیق قرآن کریم درباره کاربرد علم و نگاه اولویت مدار آن، در ترغیب ساخت ابزارهای دفاعی دیده می شود. در داستان حضرت داوود (علیه السلام) دیده می‌شود که خداوند حکیم به او ساخت زره را می آموزد. در سوره انبیاء آیه 80 در همین باره چنین می فرماید: «وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّكُمْ لِتُحْصِنَكُم مِّن بَأْسِكُمْ؛ و به سود شما صنعتِ ساختنِ پوشش های دفاعی را به او آموختیم تا شما را از آسیب جنگ تان محافظت نماید،» ( سوره انبیاء، آیه، ۸۰).

نکته ظریف در این جا، این است که از نظر اسلام، دفاع مقدم بر جنگ است و علم حتی در عرصه نظامی باید در خدمت «دفاع» و «حفاظت» از جان انسان ها و بازدارندگی از آسیب‌های جنگی باشد نه تهییج برای جنگ و تخریب.

این نوع نگاه، علم را به سمت فناوری های بازدارنده و کاهش دهنده تلفات سوق می دهد و روحیه صلح طلبی را در متن دانش تقویت می کند.

بخش سوم: پرهیز از علوم مخرّب و تفرقه افکن

اسلام به همان میزان که به علم نافع تشویق می‌کند، به شدت از آموختن و به‌کارگیری علومی که در خدمت ایجاد فتنه، اختلاف یا نابودی محیط زندگی قرار می‌گیرند، هشدار می‌دهد.

قرآن کریم در مورد سحر نمونه ای از این علم انحرافی می فرماید: « وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ …. فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ … وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ؛  و سلیمان دست به سحر نیالود و کافر نشد، ولی شیاطین که به مردم سحر می آموختند، کافر شدند…. آن گروه از مردم از آن دو فرشته مطالبی از سحر می آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می انداختند؛ … و همواره چیزی را می آموختند که به آنان آسیب می رسانید و سودی نمی بخشید» (سوره بقره، آیه، ۱۰۲). این آیه به وضوح نشان می دهد که هر دانشی که نتیجه غالب آن، ایجاد اختلاف و فساد در زمین و در نتیجه به خطر افتادن صلح و آرامش بین افراد و جامعه باشد، از دیدگاه اسلامی مردود و مطرود است.

بخش چهارم: علم در حصار اخلاق، ضامن صلح پایدار

یکی از شاخص‌ترین جلوه‌های نگرش اسلام به علم، توجه پیوسته به اخلاق و الزام همراهی ایندو با هم است. علم بدون اخلاق، همچون شمشیری بران در دست انسان بی عقل است که می تواند به ابزاری برای ستم و نابودی بشر تبدیل شود. دستورات اسلامی به روشنی تأکید دارند که تعلیم علم همواره باید با تعلیم اصول اخلاق همراه باشد تا ابزارهای تولید شده به‌واسطه علم، به دلیل دوری از مبانی اخلاقی، در خدمت ظلم و نابودی بشر قرار نگیرند.

علم در صورتی که با معنویت و اخلاق درآمیزد، به جای جلب منافع گروهی، در خدمت فهم مشترک از انسانیت و ارزش‌های انسانی قرار می‌گیرد. آنگاه هم در برابر خالق و هم مخلوق احساس مسئولیت خواهد کرد. اگر انسان به این نتیجه برسد که او مالک این جهان نیست، بلکه یکی از بهره‌برداران در کنار میلیاردها بهره‌بردار دیگر است و برای هر عملی باید پاسخ قانع‌کننده‌ای در برابر خالق داشته باشد، در استفاده از دانش خود با احتیاط بیشتری برخورد خواهد کرد. اگر دانشمندی ببیند نتیجه قوانین علم اقتصادش بیشتر فقیر ساختن فقراست، از نظر اخلاقی موظف است نسبت به اصلاح آن اقدام کند تا توسعه مناسب در عالم برهم نخورد.

نمونه های عینی و بارز عواقب فاصله‌گرفتن علم از اخلاق و معنویت را، امروزه در تولید تسلیحات کشتار جمعی، آلودگی های شیمیایی، میکروبی و زیست محیطی و نیز استثمار اقتصادی ملت ها به وضوح می بینیم.

یکی از جلوه‌های اخلاق در علم، توجه ویژه به حفظ محیط زیست است. اسلام از هر علمی که نتیجه آن نابودی محیط زیست باشد، به شدت پرهیز می‌دهد و برای آن مجازات‌های دنیایی و اخروی در نظر گرفته است. نگاهی به فرمان پیامبر مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله) در فتح مکه بخوبی میزان توجه اسلام را به حفظ جان انسانها  و حیوانات و نیز سلامت محیط زیست نشان می دهد.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در آن روز فرمان رسمی صادر کردند و دستور دادند که هرگز درختی قطع نشود، مزرعه ای سوزانده نشود، حیوانی کشته نشود و آب چاه‌ها مسموم نگردد. (بحار الأنوار، ج19، ص177؛ وسائل الشّیعة، ج11، ص43).

 این دستور، که هزار و چهارصد سال پیش صادر شده، یک نگاه کنترل‌شده به تکنولوژی و دانش جنگ را نشان می‌دهد و به عنوان یک منشور اولیه تأکید می‌کند که توسعه و پیشرفت، هرگز نباید به بهای نابودی طبیعت و محیط زیست تمام شود.

بخش پنجم: علم فقه و ساختار حقوقی آن در خدمت صلح و عدالت اجتماعی

علم فقه، به عنوان دانش استنباط احکام الهی، در نگاهی عمیق، علمی کاملاً توسعه آفرین و صلح طلب است. این علم، با وجود ظاهر سختگیرانه‌اش در برخی احکام، در اصل ابزاری قدرتمند برای بازدارندگی از ظلم و جرایم است.

احکام تجاری، خانواده و نیز قضایی نظیر قصاص، حدود، دیات و تعزیرات، در صورت فهم و اجرای درست، دارای بالاترین اثر بازدارندگی از جنایت و زمینه ساز جامعه ای مبتنی بر امنیت، عدالت و آرامش پایدار هستند.

همان‌طور که امام علی(علیه السلام) فرمودند: «العدلُ أساسٌ بِهِ قِوَامُ العالَم؛ عدالت پایه‌ی استواری جهان است» صلح درونی یک جامعه، قبل از صلح بیرونی، در گرو عدالت است و عدالت در ساختار حقوقی علم فقه اسلامی کاملا مشهود است و علم فقه با تنظیم روابط انسان با خدا، خود، دیگران و طبیعت، چارچوبی جامع برای یک زندگی صلح آمیز و متوازن ارائه می دهد.

نتیجه

از منظر اسلام، علم یک شمشیر دولبه نیست، بلکه یک ابزار مقدس است که اگر در چارچوب معنویت، اخلاق و فقه قرار گیرد، به طور ذاتی به سوی صلح و توسعه پایدار هدایت می‌شود. دیدگاه اسلام درباره علم، دیدگاهی غایت محور و مسئولیت آفرین است. قرآن و سنت اسلامی، علم را، موهبتی الهی می داند که غایت نهایی آن، نه قدرت طلبی و ثروت اندوزی، بلکه شناخت خدا، آبادانی زمین بر پایه عدل، و تأمین صلح و آرامش برای تمامی انسان ها و حتی موجودات دیگر است.

این نگاه، دانشمند را از یک متخصص صرف، به یک «خادم مسئول» در پیشگاه خدا و خلق خدا تبدیل می کند. او می داند که در برابر هر نوآوری علمی، باید پاسخگوی تاثیر آن بر صلح جهانی، تعادل زیست محیطی و عدالت اجتماعی باشد. تحقق این آرمان، نیازمند آن است که در تمامی رشته های علمی، از فیزیک و شیمی تا اقتصاد و هنر و ادبیات، مبانی اخلاقی و ارزشی اسلام به عنوان چراغ راهنما و جهت دهنده حضور داشته باشد. تنها در این صورت است که علم، به راستی در خدمت صلح و توسعه پایدار برای همه ابنای بشر قرار خواهد گرفت.

 سید هاشم موسوی