بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
در جهان پرآشوب و به همپیوسته امروز که گسستها و اختلافات فرهنگی، دینی، قومی و اجتماعی، بیش از هر زمان دیگری مشهود و چالشبرانگیز شده است، ضرورت بازاندیشی و تأمل عمیق در مفهوم اصیل و نجاتبخش «مدارا» بیش از پیش احساس میشود. این نیاز، تنها یک انتخاب نیست، بلکه یک اجبار اخلاقی و عملی برای تضمین بقا و تداوم زندگی جمعی است.
روز جهانی مدارا، که به ابتکار سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) نامگذاری شده است، تنها یک مناسبت تقویمی نیست؛ بلکه فرصتی مغتنم است تا بار دیگر به سرچشمهای زلال از اصول بنیادین اخلاقی و دینی بازگردیم. این اصل، کهنترین و در عین حال نوینترین درس بشریت است؛ نه تنها سنگ بنای همزیستی مسالمتآمیز در جوامع کثرتگرا، بلکه یکی از ارکان تعالی فردی و پیشرفت اجتماعی به شمار میآید. بدون مدارا، فضیلتهایی چون گفتوگو، تفاهم و همکاری معنای خود را از دست میدهند.
در ادبیات غنی اسلامی، مدارا تنها یک توصیه اخلاقی نیست، بلکه جایگاهی ویژه و ژرف دارد. این مفهوم، جلوهای بارز از «حُسن خُلق» و از والاترین درجات «مکارم اخلاق» محسوب میشود؛ همان آرمان بزرگی که پیامبر اعظم، حضرت محمد (صلی الله علیه وآله)، برای به کمال رساندن آن مبعوث شدند. سیره عملی و سنّت آن حضرت، سرشار از نمونههای درخشان مدارا با مخالفان و حتی دشمنان بود، تا الگویی جاودان برای تمامی اعصار باشد.
بنابراین، پرداختن به مدارا و ترویج فرهنگ آن، نه یک موضوع تزئینی و فرعی در عرصه فرهنگ، بلکه ضرورتی تمدنی است. این اصل، نفسگیرترین بنبستهای تعارض را میگشاید و جوامع بشری را از ورطه فروپاشی نجات میدهد و تنها در سایه آن است که میتوان به آیندهای امیدبخش و جامعهای بالنده و صلحآمیز اندیشید.
تعریف و کلیات
مدارا؛ در لغت به معنای نرمی، بردباری، تحمل و ملایمت در برخورد با دیگران است. در اصطلاح اخلاقی و دینی، مدارا به معنای رفتار کریمانه و پرهیز از خشونت در مواجهه با ضعفها، اشتباهات، یا تفاوتهای فردی و فرهنگی دیگران است. مدارا، برخلاف سادهانگاری، از موضعی رشید، آگاهانه و مبتنی بر فضیلت اخلاقی شکل میگیرد.
از نظر عرفا و متفکران اسلامی، مدارا جزئی از «حُسن خُلق» است و در مسیر تهذیب نفس و تعامل با خلق، نقشی اساسی دارد.
ضرورت و اهمیت
مدارا، به مثابه نفس حیات بخش در کالبد جامعه، نه تنها یک فضیلت فردی برای سازگاری و بقا در اجتماع است، بلکه اصلی اجتماعی و راهبردی برای احیای روابط انسانی، کاهش تنشها و تقویت همزیستی مسالمتآمیز در جوامع چندفرهنگی و به شدت درهمتنیدهٔ امروز محسوب میشود.
اهمیت این اصل والا را میتوان در ابعاد چندگانه زیر به تفصیل بررسی کرد:
- مدارا در بعد اخلاق فردی: سنگ بنای شخصیت
مدارا (که در ادبیات دینی ما اغلب با واژگانی چون رفق، حلم، و سعه صدر مترادف است) تنها یک استراتژی اجتماعی نیست، بلکه یک فضیلت اخلاقی بنیادی است که در ساختار روحی و اخلاقی فرد نقشی حیاتی ایفا میکند. مدارا، که به معنای نرمخویی، آسانگیری، و تحمل سختیها و ناگواریهای ناشی از تفاوتها و قصورهای دیگران است، در مسیر خودسازی اخلاقی و رسیدن به آرامش درونی بسیار تأثیرگذار است. این فضیلت، نشاندهندهٔ تسلّط فرد بر خشم، تعصّب و خودمحوری، و نماد بلوغ فکری و ظرفیت بالای روانی اوست.
مدارا در سیره اهل بیت (علیهم السلام) نه یک ضعف، بلکه اوج عقلانیت و ثمره حکمت فردی شمرده شده است. امام علی (علیه السلام) فرمودند:
« ثَمَرَةُ العَقلِ مُداراةُ النّاس؛ ميوه خرد مدارا كردن با مردم است ». (غررالحکم، 4629)
و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز در همین زمینه چنین می فرماید:
« رَاْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الاْيمانِ بِاللّه ِ مُداراةُ النّاسِ فى غَيْرِ تَرْكِ حَقٍّ؛ كمال عقل پس از ايمان به خدا، مدارا كردن با مردم است به شرط آن كه حق، ترك نشود». (تحف العقول، ص 42)
کسی که به صفت مدارا مزیِن شده است بخوبی آموخته است که در مواجهه با تندی و رفتار ناپخته دیگران، با بزرگمنشی و آرامش برخورد کند و از درگیری بپرهیزد همانگونه که قرآن کریم توصیه می کند:
«وَ عِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا؛ و بندگان (خاص خداوند) رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بیتکّبر بر زمین راه میروند و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند، به آنها سلام میگویند و با بیاعتنایی و بزرگواری میگذرند» (سوره فرقان، آیه 63)
- مدار از بُعد سازگاری اجتماعی: چسب وحدتبخش
در جامعهای که افراد با پیشینهها، باورها، ارزشها و سبکهای زندگی متفاوت در کنار یکدیگر زندگی میکنند، مدارا به عنوان ضامن اصلی تفاهم، انسجام و پایداری عمل میکند. این اصل، چسبی است که اجزای پراکنده و متنوع جامعه را بدون نیاز به یکسانسازی اجباری، در کنار هم نگاه میدارد و بستری امن برای تعامل سازنده و همکاریهای نجات بخش فراهم میسازد.
این مفهوم که مدارا (یا رفق) موجب انسجام اجتماعی و حفظ وحدت جامعه میشود، از اصول کلیدی اخلاق اجتماعی اسلامی است. آیه مشهور زیر، که اساس اخلاق اجتماعی پیامبر (صلی الله علیه و آله) و موفقیت ایشان در ایجاد یک جامعه متحد بود، دقیقاً بر این ادعا که «مدارا عامل جذب و جلوگیری از تفرقه است» تأکید دارد:
«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ؛ پس به بركت رحمت الهی، با آنان نرمخو و پر مِهر شدی، و اگر تندخو و سختدل بودی، قطعاً از پیرامون تو پراکنده میشدند». (سوره (آل عمران، آیه ۱۵۹)
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در این زمینه تعبیر زیبائی دارند که در آن، مدارا را عامل حفظ «اخوّت» و پیوند اجتماعی (چسب وحدتبخش) میداند. ایشان می فرماید:
« دَارِ النّاسَ تَستَمتِعْ بِإخائهِم ، و القَهُم بِالبِشرِ تَمُتْ أضْغانُهُم ؛ با مردم مدارا كن، تا از برادرى آنان بهره مند شوى و با روى خوش با آنان برخورد كن، تا كينه هايشان بميرد». (غرر الحکم، حدیث 5129)
- مدار در بُعد رسالت دینی: تجلّی عینی ایمان
در بسیاری از ادیان، به ویژه در آیین اسلام، مدارا تنها یک توصیه اخلاقی نیست، بلکه تجلّی عینی ایمان و بخشی از رسالت انبیا محسوب میشود. پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) می فرماید:
«اُمِرتُ بِمُداراةِ النّاسِ كَما اُمِرتُ بِتَبليغِ الرِّسالَةِ؛ همان گونه كه به تبليغ رسالتْ مأموريت يافته ام ، به مدارا با مردم فرمان دارم. «تحف العقول، 48)
سیره عملی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) نیز سرشار از نمونههای درخشان مدارا با مخالفان، پرهیز از تحمیل عقیده و احترام به کرامت انسانی است. در حدیث نبوی آمده است:
«مُداراةُ النّاسِ نِصفُ الإيمانِ، والرِّفقُ بِهِم نِصفُ العَيشِ؛ مدارا كردن با مردم نصف ايمان است ونرمى و مهربانى كردن با آنان نصف زندگى است. (الکافی، ج 2، ص 117، حدیث 5)
- مدارا ؛ روش پیامبران در ابلاغ رسالت
مدارا و نرمخویی، روشی است که خداوند برای هدایت مردم در سیره پیامبران الهی وضع کرده است. استفاده از خشونت و تندی، نه تنها هدایتکننده نیست، بلکه موجب رویگردانی مخاطب از اصل پیام میشود. جدای از آیه 159 سوره آل عمران که در بالا به آن اشاره شد و در آن پیامبر اسلام بخاطر اخلاق خوش و رفق ومدارا با مردم تحسین شد، خداوند متعال در مأموریت حضرت موسی و هارون (علیهما السلام) هم مدارا را روشی کارآمد برای ماموریت انبیاء بر شمرده و از آنان خواسته که در هدایت فرعون، سختترین و عنیدترین شخص زمان شان، با نرمی و گفتار ملایم بسوی او بروند: «اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى، فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ؛ به سوی فرعون بروید که او طغیان کرده است؛ پس با او سخنی نرم بگویید، شاید متذکر شود یا بترسد». ( سوره طه، آیات 43-44)
- مدارا ؛ قفل ایمان و کلید هدایت
در روایات، مدارا نه تنها یک روش، بلکه یک بخش ضروری از ساختار ایمان و ابلاغ موفق رسالت دانسته شده است.
مُبلّغی که ایمان راستین دارد، میداند که رفق و مدارا لازمه حفظ و توسعه ایمان است. امام باقر (علیه السلام) فرمودند:
« إنَّ لِكُلِّ شَيءٍ قُفْلاً وقُفلُ الإيمانِ الرِّفقُ؛ همانا برای هر چیزی قفلی است، و قفل ایمان، نرمی و مدارا است». (الکافی، ج 2، ص 118، حدیث 1)
- مدارا، ابزار هدایت
نرمخویی، راهی است برای جذب و هدایت کسانی که مستعد پذیرش پیام دینی هستند اما به دلیل موانع یا خصومتهای ظاهری، مقاومت نشان میدهند.
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
«مَا كَانَ الرِّفْقُ فِی شَیْءٍ إِلَّا زَانَهُ وَ لَا نُزِعَ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا شَانَه؛ رفق و مدارا در هیچ چیزی قرار داده نشد، مگر آنکه آن را زینت بخشید؛ و از هیچ چیزی برداشته نشد، مگر آنکه آن را زشت ساخت». (كنز العمّال : 5367)
بنابراین، مدارا، پلی میان عقل و احساس است؛ حالتی که در آن انسان ضمن شناخت و پذیرش تفاوتها، میکوشد با احترام و ملایمت رفتار کند، بیآنکه اصول خود را قربانی کند و از این طریق راهی برای جلب رضایت پروردگار و تبلیغ عملی دین بیابد.
در همین زمینه دو سخن زیر که از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) به ما رسیده است بیان زیبایی است از نقش مدارا در دستیابی به خیر و هدایت. ایشان می فرماید:
«رَاْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الاْيمانِ بِاللّه ِ مُداراةُ النّاسِ فى غَيْرِ تَرْكِ حَقٍّ؛ كمال عقل پس از ايمان به خدا، مدارا كردن با مردم است به شرط آن كه حق، ترك نشود» (بحار الأنوار: ج 48، ح 145)
و «إنَّ فِي الرِّفقِ الزِّيادَةَ وَ البَرَكَةَ ، و مَن يُحرَمِ الرِّفقَ يُحرَمِ الخَيرَ؛ در مدارا، فزونى و بركت است، و هر كه از مدارا محروم باشد، از خير، محروم گشته است». (صحيح مسلم باب «فضل الرفق»)
تفاوتها و مرزهای مدارا، تساهل و مداهنه
یکی از چالشهای بحث مدارا، تمایز دقیق میان آن با مفاهیمی چون «تساهل» و «مداهنه» است:
- مدارا : یعنی پذیرش اختلاف و رفتار ملایم با دیگران، بدون چشمپوشی از حقیقت یا اصول اعتقادی. مدارا نشانهٔ بلوغ فکری و اخلاقی است.
- تساهل (سهل گیری و تسامح) : گاهی به معنی سهلگیری و تسامح در عمل یا حکم است. واژه تساهل کمتر در مقابل مدارا استفاده شده ، اما مفهوم آن (آسانگیری) در قالب قاعده یسر و رفع حرج در فقه و اصول پذیرفته شده است. تساهل در معنای مثبت آن، با اصل کلی شریعت منطبق است:
«يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ؛ خداوند، راحتی شما را میخواهد، نه زحمت شما را». ( سوره بقره، آیه ۱۸۵)
اما اگر به معنی سستی و بیتفاوتی در اصول و حق باشد، از نظر اخلاقی مذموم است.
- مداهنه: به معنای سازش و چشمپوشی از ارزشها یا اصول برای کسب رضایت دیگران یا منفعت شخصی است. مداهنه در اخلاق اسلامی صفتی ناپسند است، چرا که مرزهای حق و باطل را مخدوش میکند. تفاوت اصلی مدارا و مداهنه در این است که مدارا، راهی برای تعامل با دیگران است بیآنکه ارزشها فدا شود، اما در مداهنه ارزشها قربانی مصلحتاندیشیهای نادرست میشود.
نتیجه بحث
مدارا، یکی از زیباترین جلوههای عقلانیت و ایمان است؛ پلی میان عقل، احساس و ایمان که هم به رشد درونی انسان کمک میکند و هم به آرامش و همزیستی اجتماعی. در پرتو مدارا، جامعه از تعصب، خشونت و نزاع فاصله میگیرد و به سوی رحمت، همدلی و عدالت گام برمیدارد. مدارا نه نشانه ضعف، بلکه نشانه قدرت روح و تسلّط بر نفس است. آنچه اسلام از مؤمن میخواهد، مدارا همراه با پایبندی به حق است؛ نرمی در رفتار، استواری در باور. چنین مدارا، راز پایداری ایمان و کلید رستگاری جامعه است.
سید هاشم موسوی

