محلی برای عبـــادت و هدایت

English

Homeموضوعاتاسلاماُمّ‌البنین؛ مادرِ وفا، بانویِ بصیرت: شخصیتی الهام‌بخش برای همه عصرها

خیــرات و مبــرات

وجوهات شرعی (خمس، صدقه، کفاره، فطریه و فدیه)، خیریه و کمک به برنامه های مرکز اسلامی

آخرین پست ها

اُمّ‌البنین؛ مادرِ وفا، بانویِ بصیرت: شخصیتی الهام‌بخش برای همه عصرها

بسم الله الرحمن الرحیم

امّ‌البنین کیست؟

وقتی نام «اُمّ‌البنین» برده می‌شود، در جان شیعه حال و هوایی خاص پیدا می‌شود؛ گویی نسیمی از میان تاریخ عبور می‌کند و بر دل انسان می‌نشیند. نسیمی که بوی مادری می‌دهد، بوی وفا، بوی عشق به ولایت، و بوی ایستادگی در سخت‌ترین روزگارها.

حضرت امّ‌البنین (سلام الله علیها) با نام اصلی فاطمه کلابیه، دختر حِزام و ثُمامه (یا لیلا) از خاندان شجاع و نامدار بنی‌کلاب است که پس از شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، با امام علی (علیه السلام) ازدواج کردند. این ازدواج در سال‌های ۲۴ تا ۲۶ هجری رخ داد.

حاصل این ازدواج مبارک، چهار پسر رشید بنام های عباس(علیه السلام)، عبدالله، جعفر و عثمان بود که همگی در روز عاشورا در کنار امام حسین(علیه السلام) جنگیدند و به شهادت رسیدند. از میان آن چهار فرزند، تنها عبیدالله پسر حضرت عباس(علیه السلام) برای او باقی ماند و بدین ترتیب نسل امیر المؤمنین علی (علیه السلام) از حضرت عباس (علیه السلام) از این طریق ادامه یافت.

در ماجرای کربلا، امّ‌البنین(علیها السلام) در مدینه حضور داشت. هنگامی که بشیر خبر شهادت فرزندانش را آورد، با قلبی لبریز از ایمان و وفاداری گفت: «دل مرا پاره کردی… فرزندانم و هرچه زیر آسمان است فدای اباعبدالله (علیه السلام) از حسین برایم بگو».

امّ‌البنین (علیها السلام ) نسبت به فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها) محبت و احترامی ویژه داشت و آنان را بر فرزندان خود مقدم می‌داشت. او نه تنها مادر حضرت عباس(علیه السلام) بلکه بانویی است که معنای مادر بودن، همسر بودن، و مؤمن بودن را در عالی‌ترین سطح ممکن به نمایش گذاشت. او نه یک چهره عاطفی صرف، و نه صرفاً شخصیتی تاریخی، بلکه الگویی تربیتی، اجتماعی و معرفتی برای همه زمان‌هاست.

این بانو را باید در تلاقی سه ساحت شناخت: ساحت احساسی- عاطفی، ساحت تاریخی- تحلیلی، و ساحت تربیتی-هویتی. همین سه‌ عرصه و میدان است که از او شخصیتی می‌سازد که قابل عرضه به نسل امروز – چه در غرب و چه در شرق – است؛ نسلی که نیازمند نمونه‌های زنده و واقعی از ایمانِ فعال و مادرانگی مسئولانه است.

نسب و شخصیت تاریخی: فرزندِ خاندان شجاعان

اُمّ‌البنین از قبیله بنی‌کلاب بود؛ قبیله‌ای که به شجاعت، سخاوت و اصالت شناخته می‌شد. مورخان می‌گویند که خاندان او در عرب، زبانزد دلیری بودند، و بسیاری از شجاعان جنگ‌ها از این قبیله برخاسته‌اند. همین ریشه‌ها در وجود او به‌صورت حمیّت، غیرت، صدق و قدرت تصمیم ظهور پیدا کرد؛ خصوصیاتی که در تربیت فرزندانش نقشی اساسی داشت.

شیخ مفید و ابن‌شهرآشوب، ضمن اشاره به نسب شریف او، بر این نکته تأکید می‌کنند که امیرالمؤمنین(علیه السلام) او را پس از مشورت با بزرگان بنی‌هاشم برگزید؛ زیرا علاوه بر اصالت، عقلانیت، وقار و نجابت او زبانزد بود. این ازدواج، پیوندی بود میان خاندان ولایت و قبیله‌ای که در عرب به شجاعت معروف بود؛ پیوندی که ثمره‌اش در کربلا دیده شد.

الگوی مادرانه و تربیتی: مادری که فرزند را به حقیقت گره زد

یکی از نقاط اوج شخصیت حضرت اُمّ‌البنین(علیها السلام)، شیوه تربیت فرزندانش است. اگر بخواهیم جوهره تربیتی او را در یک جمله خلاصه کنیم، باید بگوییم: او فرزندانش را نه به خود، بلکه به حقیقت پیوند زد.

این نکته، نقطه تمایز اساسی او با بسیاری از مادران تاریخ است. در نگاه او، مادر بودن مالکیت نبود؛ امانت‌داری بود.

چهار فرزند رشید داشت، اما هر چهار تن را پیش از عاشورا چنین تربیت کرد: «پسران عزیزم! حسین (علیه السلام) نه فقط برادر شما، که امام و حجت خدا روی زمین است. اگر روزی دیدید او تنهاست، حتما جان خویش را سپر او سازید».

این تربیت ولایی-عقلانی، از کودکی در جان آنان کاشته شد. آنان با محبت تنها رشد نکردند بلکه محبتِی را چشیدند که بخوبی با بصیرت و شناخت ولایت آمیخته شده بود. به‌واقع، اُمّ‌البنین مدرسه تربیت عباس بود.

تحلیل تربیتی رفتار ام البنین (علیها السلام)

تحلیل تربیتی رفتار او نشان می‌دهد که:

  • تربیتش حقیقت‌محور بود، نه شخص‌محور. او به فرزندش نمی‌گفت «برای من بمان»، می‌گفت «برای حق بمان».
  • عقل و احساس را توأمان پرورش می‌داد تا محصول آن شجاعت همراه با بصیرت باشد.
  • محور تربیتی او ولایت امام بود لذا همه فرزندانش را از کودکی اسیر محبت امام زمانشان – امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) کرد.
  • آینده‌نگر بود. او بخوبی می‌دانست فرزندانش روزی در بزنگاه تاریخ باید درست ترین تصمیم را بگیرند لذا آنان را برای همان روز ساخت.

این اصول، امروز نیز که روز تنهایی و غریبی حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است برای همه مادران کاربرد دارد؛ جایی که تربیت فرزند نیازمند الگوهای روشن و قوی است.

عاشورا: لحظه‌ای که تربیت به حقیقت تبدیل شد

روز عاشورا، نتیجه سال‌ها تربیت اُمّ‌البنین (علیها السلام) آشکار شد. هر چهار فرزندش تا آخرین لحظه در کنار امام حسین(علیه السلام) ماندند؛ نه برای قبیله، نه برای هیجان جنگ، و نه برای شهرت؛ بلکه برای معرفتی که در جانشان کاشته شده بود.

حضرت عباس(علیه السلام) در میدان نبرد، مظهر کامل این تربیت بود. او هنگامی که دستانش جدا شد، فریاد زد: «به خدا سوگند، اگر دستم را قطع کردید، دلم از حسین جدا نمی‌شود». این همان جمله‌ای بود که مادر در کودکی در جان او جاری کرده بود.

هیچ مادری تحمّل شنیدن شهادت فرزند خود را ندارد؛ اما اُمّ‌البنین وقتی خبر شهادت فرزندانش را شنید، با آرامش، از وضعیت و حال امام حسین (علیه السلام) پرسیدند و گفتند: «اَخبِرنی عَن وُلدِی الحُسَین (علیه السلام)» از پسرم حسین چه خبر؟

هنگامی که خبر شهادت امام حسین (علیه السلام) را شنید، با جملاتی بسیار سوزناک فرمودند: «قَطَّعْتَ نِیاطَ قَلبی! اَوْلادِی وَ ما تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فَداءٌ لِاَبی عَبدِالله (علیه السلام)» رگ‌های قلبم را پاره کردی! فرزندانم و هر آنچه زیر آسمان کبود است، همه فدای اباعبدالله باد.

این پاسخ، نه پاسخ یک دلِ بی‌احساس است، بلکه پاسخ کسی است که فرزندانش را فدایی امام می‌دانست، نه اینکه آن‌ها صرفاً در کنار برادرشان شهید شده باشند. پاسخ کسی است که ولایت را محور هویت خود قرار داده است. مادری که درد دارد، اما دردش را در مسیر حقیقت معنا کرده است. این لحظه، اوج عاشقانگی و اوج ایمان است.

نقش اجتماعی- سیاسی پس از عاشورا: زنِ بیدارگر

تاریخِ پس از عاشورا، کمتر درباره نقش اُمّ‌البنین سخن گفته است؛ درحالی‌که این بخش از زندگی او، نقش عجیبی در حفظ حافظه تاریخی جامعه شیعی داشته است.

در مدینه، به قبرستان بقیع می‌رفت و مرثیه می‌خواند و با زبان هنر و گریه، به ابلاغ پیام ولایت می پرداخت. اما گریه‌های او صرفاً گریه نبود؛ اعتراض مدنی علیه ظلم اموی بود. مورخان نوشته‌اند که:

  • مردم مدینه گرد او جمع می‌شدند،
  • تحت تأثیر قرار می گرفتند و اشک می ریختند،
  • از حقیقت عاشورا آگاه می‌شدند،
  • و این حلقه‌ها به «کانون‌های انتقال پیام کربلا» تبدیل شد و اجازه نداد واقعه عاشورا به فراموشی سپرده شود.

اُمّ‌البنین به‌درستی فهمیده بود که اگر صدای عاشورا خاموش شود، جامعه دچار مرگ هویتی می‌شود. بنابراین با زبان شعر و مرثیه، عاشورا را زنده نگه داشت و نشان داد که او فقط مادر شهید نیست بلکه مبلّغ پیامِ شهید نیز هست.

از منظر جامعه‌شناسی حافظه، این رفتار را «حفظ هویت جمعی از طریق یادآوری» می‌نامند؛ نقشِ بسیار مهمی که امروز نیز امت به آن نیازمند است.

اُمّ البنین (علیها السلام) الگویی همه جانبه برای دوران معاصر

امروز بسیاری از خانواده‌های مسلمان، با چالش‌هایی مانند هویت‌زدایی، فشار رسانه‌ای و فاصله فرهنگی مواجه‌اند. در چنین فضایی، وجود شخصیت برجسته ای چون «اُمّ‌البنین» می تواند یک الگوی کامل و جامع ارائه ‌دهد:

۱. الگوی مادر فعّال ولی متواضع

در جامعه نقش داشت، اما خانواده را محور تربیت قرار می‌داد.

۲. الگوی تربیت مقاومتی

فرزندان را برای سختی‌ها آماده می‌کرد، نه برای آسایش صرف.

۳. الگوی عقلانیت همراه با احساس

در برابر اهل‌بیت (علیهم السلام) ادب داشت، و محبتش کور نبود؛ روشن بود.

۴. الگوی هویت‌سازی دینی

به فرزندان می‌آموخت که هویت دینی یک «چتر امن» است، نه محدودیت.

امروز هر مادر، هر مربّی، هر معلم و هر فعّال فرهنگی می‌تواند صفحه‌ای از این الگو را در زندگی خود پیاده کند.

بانویی که نامش میان زمین و آسمان جاری است

اُمّ‌البنین(علیها السلام) نه فقط شاعر و خطیب بلکه مؤثر تر از همه این‌ها بود.

او با یک جمله «خادمه فرزندان فاطمه» وارد خانه امیرالمؤمنین(علیه السلام) شد و با یک عمر خدمت، نامش را در زمره اولیای الهی ثبت کرد.

اگر امروز نام او برده می‌شود و مردم او را «باب‌الحوائج» می‌دانند، این تنها به خاطر مادر عباس بودن نیست؛ به خاطر خلوص او، خدمت او، تربیت او، و اشک‌های او بر حسین(علیه السلام) است.

او سرباز ولایت بود در کسوت مادری. این بانو به ما می‌آموزد که معیار اصلی دین‌داری، نه صرف عواطف خانوادگی، بلکه شناخت و اطاعت از امام زمان (ولیّ خدا) است. او الگویی برای تمام مادران و همسران شهدا است که با بصیرت خود، عزیزترین سرمایه‌های زندگی‌شان را در راه حفظ حریم ولایت ایثار کردند.

این بانو، حقیقتی بزرگ در تاریخ شیعه است؛ حقیقتی که باید در قلب نسل امروز نیز زنده بماند.

رحلت او، یادآور این پیام است که: تربیت یک انسانِ مؤمن، گاهی از هزار خطابه و هزار حکومت اثرگذارتر است.

و این، هنر بزرگ امّ‌البنین است؛ هنری که باید در تاریخ، فرهنگ، و دل‌های ما تکرار شود.

سید هاشم موسوی