بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
میلاد با برکت حضرت زینب (علیها السلام) یادآور تولد شخصیتی است که در اوج لطافت، صلابت را معنا کرد؛ زنی که هم نماد مهر و عطوفت خانوادگی است و هم قهرمان بزرگترین میدانهای تاریخ اسلام. در روزگاری که جهان یا زن را به احساسات صرف فرو میکاهد یا از او تصویری خشن و بیعاطفه میسازد، سیره زینبی پاسخی روشن و الهامبخش به این دوگانهسازیهاست.
شناخت درست این سیره، نه تنها ما را با چهرهای حقیقی از زن مسلمان آشنا میسازد، بلکه افق تازهای از قدرت، عقلانیت و مهر را پیش روی جامعه میگشاید.
در این شماره از نشریه، به مناسبت فرا رسیدن سالروز تولد این بانوی بزرگ جهان اسلام، میخواهیم یکی دیگر از ابعاد مهم زندگی و سیرهی او را واکاوی کنیم و به پرسشی بنیادین درباره شخصیت وی پاسخ دهیم.
چگونه یک زن میتواند هم مهربانترین خواهر و هم استوارترین مبارز باشد؟
حضرت زینب (سلام الله علیها) نمونهای درخشان از تلفیق عقلانیت، احساس، ایمان و مسئولیت اجتماعی است. او در خانواده، پناه دلهای داغدیده و خواهر مهربان امام حسین(علیه السلام) بود و در عرصه جامعه، پرچمدار حقیقت، روشنگری و مقاومت. این هماهنگی میان عاطفه و صلابت، الگویی جاودانه برای زنان و مردان مؤمن در طول تاریخ است.
در ادامه، به برخی از جلوههای این شخصیت بینظیر و راههای الگوگیری از سیره او در زندگی فردی و اجتماعی خواهیم پرداخت.
۱. ریشههای عاطفه در دامان اهلبیت
حضرت زینب (علیها السلام) در دامان پدری چون علی بن ابیطالب و مادری چون فاطمه زهرا (علیهما السلام) پرورش یافت؛ پدر، نماد عدالت و حکمت، و مادر، تجسم مهر و طهارت. در چنین خانوادهای، عاطفه نه به معنای احساسات سطحی، بلکه بهعنوان نیرویی الهی و تربیتی شکل گرفت.
محبت خواهرانه حضرت زینب نسبت به حسین بن علی (علیهما السلام) از کودکی ریشه داشت و همین پیوند عاطفی بود که در کربلا به اوج خود رسید. اما نکته مهم این است که این عاطفه در مسیر رسالت و حقیقت هدایت شد، نه در خدمت احساسات شخصی و ناپایدار.
۲. عقلانیت زینبی؛ پشتوانه عاطفه
زینب کبری فقط خواهر دلسوز نبود؛ او یک زن اندیشمند، عمیق و آگاه بود. او وارث علم و بینش اهل بیت (علیهم السلام) بود. سخنرانیهای تاریخی او در کوفه و شام، که وجدان های خفته را تکان داد و چهره حقیقی دشمن را آشکار کرد نشان میدهد که عقلانیت و قدرت تحلیل در او در سطحی است که میتواند در اوج بحران، افکار عمومی را بیدار کند. در پایان یکی از همین سخنرانی ها بود که امام سجاد (علیهالسلام) خطاب به ایشان فرمودند: «أنتِ بِحَمدِ اللّٰهِ عالِمَةٌ غَیرُ مُعَلَّمَة؛ تو، به لطف خدا، بانویی هستی دانا و عالم، بیآنکه آموزگاری دیده باشی». (طبرسی، الاحتجاج، ۱۳۸۶ق، ج۲، ص۲۹ – ۳۱)
بر اساس این تعبیر، حضرت زینب (سلام الله علیها) به لقب «عالِمَه غیر مُعَلَّمَه» شهرت یافت؛ لقبی که نشان از مرتبه بلند علمی و معنوی او دارد. آیت الله عبدالله جوادی آملی، فیلسوف و مفسر برجسته شیعه، این سخن امام سجاد (علیه السلام) را نوعی گواه بر عصمت و ولایت حضرت زینب (سلام الله علیها) دانسته است. بسیاری از پژوهشگران نیز این تعبیر را نشانهای از آگاهی ویژه و «علم لَدُنّی» آن بانوی بزرگوار میدانند؛ دانش و عقلانیتی که ریشه در ارتباط الهی دارد و فراتر از آموزشهای عادی است.
این عقلانیت، همان خِرَد متعالی است که قرآن کریم بر آن تأکید دارد: «يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَن يَشَاءُ وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا ، خداوند دانش و حکمت را به هر کس بخواهد و شایسته بداند میدهد؛ و به هر کس دانش داده شود، خیر فراوانی داده شده است» (سوره بقره، آیه۲۶۹). حضرت زینب (سلام الله علیها) این حکمت را در سایه تعالیم قرآن کریم و پدر بزرگوارش علی (علیه السلام) به کمال رساند.
او این عقلانیت، خود را در خطبه شام بخوبی نشان داد؛ آنگاه که در برابر یزید بن معاویه ایستاد و با قدرت کلام، پرده از چهره تزویر برداشت. سخن تاریخی او در شام آنگاه که می گوید: «فَکِد کَیْدک وَاسْعَ سَعْیک و ناصِبْ جُهْدَک فوالله لا تمحُو ذکرنا و لا تُمیتُ وَحْیَنا؛ هر چه میتوانی نقشه بکش و تلاش کن و بکوش، به خدا سوگند یاد ما محو شدنی نیست و وحیِ ما را هم نمیتوانی از میان برداری» بیانی است از زنی که عقل و ایمان را در کنار عاطفه دارد زنی که دشمن را نه با فریاد احساسی بلکه با منطق شکست میدهد. (الخوارزمی، مقتل الحسین، ج 2، ص 71)
۳. صبر زیبا؛ پیوند عاطفه و عقل
یکی از برجستهترین ویژگیهای حضرت زینب، صبری است که قرآن کریم از آن به عنوان «صبر جمیل» یاد میکند. «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ؛ من صبر جمیل و شکیبائی خالی از ناسپاسی خواهم داشت؛ و در برابر آنچه میگویید، از خداوند یاری میطلبم!» ( سوره یوسف، آیه ۱۸).
او در برابر شهادت عزیزترین کسانش اشک میریزد، اما از مسیر حق عقب نمینشیند. این همان نقطهای است که عاطفه با عقلانیت تلاقی میکند؛ نه بیاحساسی است و نه احساساتی شدن.
در لحظهای که همه چیز فرو میریزد، زینب استوار میایستد و میگوید: «ما رأیتُ إلا جمیلاً؛ من جز زیبایی ندیدم». (لهوف، ص۱۸۴) این جمله در اوج مصیبت، تجلی بینش عمیق توحیدی است؛ نگاهی که عاطفه را در مسیر ایمان هدایت میکند. این همان روحیهای است که قرآن آن را در وصف مؤمنان راستین چنین بیان میکند: «الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ؛ آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان میرسد، میگویند: «ما از آنِ خدائیم؛ و به سوی او بازمیگردیم!» (سوره بقرة، آیه ۱۵۶).
۴. مهربانی در کنار مبارزه
زینب کبری (سلام الله علیها) از آغاز تا پایان نهضت عاشورا، مهربانترین چهره برای اهل بیت بود؛ پرستار بیماران، تکیهگاه کودکان، مونس زنان و همدم امام (علیه السلام). اما همین زن مهربان در صحنه شام، چنان خطبهای خواند که کاخ ستم را لرزاند.
این رفتار دوگانه نیست، بلکه نمونه کامل انسان مؤمن است که میتواند هم دل نرم داشته باشد و هم ارادهای سختتر از فولاد.
در منطق اسلام، مهربانی و مبارزه در برابر ظلم نه تنها با هم در تضاد نیستند، بلکه دو بال پرواز انسان مؤمناند. قرآن کریم در توصیف مؤمنان راستین میفرماید: «أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ؛ در برابر مؤمنان مهربان و فروتناند، و در برابر دشمنان دین مقتدر و استوار». ( سوره مائدة، آیه ۵۴) حضرت زینب مظهر کامل این آیه بود.
۵. درسهایی برای زنان و مردان امروز
سیره زینبی محدود به گذشته نیست؛ او الگوی جاودانهای برای همه زمانهاست.
- برای زنان: نشان میدهد که زن میتواند فعال، اندیشمند، مهربان و مقاوم باشد، بدون آنکه هویت دینیاش را کنار بگذارد. قرآن کریم در وصف مؤمنان راستین میفرماید: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ، يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ… ؛ مردان و زنان باایمان، ولیّ و یار و یاور یکدیگرند؛ امر به معروف، و نهی از منکر میکنند … » (سوره توبة، آیه ۷۱) حضرت زینب مصداق کامل این آیه بود؛ زنی که در عمل «امر به معروف» و «نهی از منکر» را زنده کرد.
- برای مردان و رهبران جامعه: زینب نشان داد که نقش زن در جامعه اسلامی فقط محدود به خانه نیست، بلکه میتواند در حساسترین مقاطع تاریخی، مسئولیت پیامرسانی و دفاع از حقیقت را برعهده گیرد. چنانکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «النِّساءُ شَقائقُ الرِّجال؛ زنان همتای مرداناند». ( سنن ابی داوود، ج ۱، ص ۳۲)
- برای جامعه امروز: عاطفه و احساس، اگر با عقلانیت و ایمان همراه شود، میتواند به موتور محرک نهضتهای فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی تبدیل شود، همانگونه که خطبههای زینبی بذر بیداری را در دل تاریخ کاشت.
۶. جمعبندی و نتیجه
حضرت زینب (علیها السلام) نمونهای بیبدیل از توازن میان دل و عقل است. او با اشک میگرید، اما با منطق سخن میگوید؛ با دل میسوزد، اما با عقل میایستد؛ درونش لبریز از عشق است و بیرونش سراسر قدرت.
در جهانی که گاه احساسات بیمهار را به نام آزادی تبلیغ میکند و گاه عقل سرد را جایگزین قلب میسازد، سیره زینبی راهی روشن برای بازگشت به تعادل انسانی است؛ تعادلی که در پرتو ایمان به خدا شکل میگیرد.
قرآن کریم نیز در آیات مختلفی از جمله آیه ۶۷ سوره فرقان به تحسین رفتار متعادل و میانهروانه می پردازد و می فرماید: «وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَٰلِكَ قَوَامًا؛ و آنان که چون انفاق میکنند، نه اسراف میورزند و نه سختگیری میکنند، بلکه میان این دو راهی میانه برمیگزینند». (سوره فرقان، آیه ۶۷)
این اصل اعتدال، تنها به مسائل مالی محدود نیست؛ بلکه الگویی است برای تعادل در همه رفتارهای انسانی؛ در احساسات، تصمیمها، روابط اجتماعی و حتی عبادت. چنین رویکردی است که شخصیت انسان را متوازن، مؤثر و مورد رضایت الهی میسازد.
استقامت زینب کبری (علیها السلام) در اوج عاطفه، نمونه روشن همین تعادل تحسین شده است.
- نه اسراف در عاطفه (احساساتیگری بیقید)
- نه قتور در عاطفه (سردی و بیاحساسی)
- بلکه «قوام» و تعادل بین عقل و عاطفه
او به ما میآموزد که میتوان هم عاشق بود و هم عاقل؛ هم رئوف بود و هم قاطع؛ و این، والاترین درس برای انسان معاصر است.
سید هاشم موسوی